دولت رسانه های جمهوری اسلامی را هم باور کند

در حاشیه نقد نجف زاده بر عملکرد دستگاه دیپلماسی

دولت رسانه های جمهوری اسلامی را  هم باور کند

نامش را گذاشته اند آزادی بیان! آزاد هم هست، ولی آزادیِ آنچه آنها تایید کنند. هر چه را که مُهر قبولی بر آن خورد آزاد است ولی اگر خواسته باشی در چارچوبی غیر از فکر و تصمیم آنها حرفی بزنی یا چیزی را گوش کنی که آنها نخواهند، یا چیزی را ببینی که آنها را خوش نیاید، آزاد که نیستی هیچ! اول دهنت را می بندند، و ایضا چشم هایت را و گوش هایت را ! خیلی تقلا کنی نام دو سه تا گروهک خودساخته ی تروریستی را به دمت گره می زنند تا تو باشی در چارچوبی غیر از چارچوب غرب مدرن بخواهی حتی فکر کنی!

برای همین است که نباید در مورد نبود هولوکاست حتی شک کنی و اگر بخواهی سخنی غیر از مظلومیت قوم یهود در هولوکاست بگویی باید در زندان این کار را انجام دهی!

المنار و العالم و پرس تی وی پخششان ممنوع می شود چون در آنجا آزادی بیان حاکم است! حقوق بشرشان هم شبیه آزادی بیانشان است.

همه ی آنچه گفته شد به بهانه ی نوشته ی کامران نجف زاده خبرنگار خوب و خلاق صداوسیما در نشریه آیه، در نقد مسئولین سیاست خارجه بود!

نجف زاده می گوید در دورانی که در فرانسه بوده است بارها برای گرفتن مصاحبه از مسئولین دولتی فرانسه تلاش کرده است ولی موفق نشده است که البته این رفتار فرانسوی ها که مهد آزادی هستند به گفته ی خودشان! خیلی دور از انتظار نبوده که نجف زاده را همان ها نتوانستند تحمل بکنند. اما نقد نجف زاده از مسئولین دولتی خاصه وزارت خارجه و نهاد ریاست جمهوری کاملا بجاست. چرا هر خبرنگاری از شبکه های مختلف جهان به راحتی می تواند با رییس جمهور ایران گفتگو کند؟ ولی خبرنگاران ایرانی از چنین فرصتی برخوردار نیستند؟ چرا نباید مصاحبه با رییس جمهور ایران در ازای مصاحبه ای با مسئولین ارشد دولت های مطبوع انها نباشد؟

در واقع گرچه احمدی نژاد سعی کرده است از فضای رسانه های غرب به عنوان یک فرصت استفاده کند برای رساندن پیام جمهوری اسلامی، ولی این بازی یک طرفه تا کی باید ادامه پیدا کند؟ خبرنگاران خارجی به راحتی در ایران فعالیت می کنند گزارش می گیرند با مسئولین عالی رتبه کشور مصاحبه می کنند و گاه با ناجوانمردی گزارش هایی دروغ از فضای کشور به دنیا ارائه می دهند ولی خبرنگاران ایرانی در آمریکا و کشور های غربی به شدت تحت کنترل و نظارت هستند و  نه تنها فرصت مصاحبه با مسئولین آن کشورها را ندارند بلکه حتی طاقت دیده شدن شبکه های جریان مقاومت را از سوی مردم کشورشان را هم ندارند.

اگر غرب امروز تلاش خود را برای دیده نشدن شبکه های تلویزیونی جریان مقاومت می کند نشان از تاثیر گذاری بالای آنهاست که غربی ها را وادار به برخورد سلبی کرده است و گرنه از نظر تعداد و قدرت تکنولوژی و وضعیت مالی و از همه مهمتر استفاده از تمامی ابزارهایی که دین آنها را غیر مجاز دانسته برای جذب مخاطب وضعیت آنها بهتر است. ولی با این همه حرف حق و حرفی که مخاطبش فطرت ادمی باشد خریدار دارد و غربی ها از همین می ترسند.

خوب است وزارت خارجه در سیاست های رسانه ای خود کمی تجدید نظر کند و از انفعالی که در این یکی دو ساله گرفتارش شده در بیاید چرا که امروز نگاه خیلی از مردم کشورهای منطقه به موضع گیری های جمهوری اسلامی است.

عکس ها بر گرفته از سایت صراط

مصاحبه با الجزيره انگليسي 25 مهرماه 1390
گفت و گو با الجزيره 31 شهريور 1390
گفت و گو با راشا تودي روسيه 31 شهريور 1390
 گفت و گو با ان بي سي 23 شهريور 1390
گفت و گو با واشنگتن پست 22 شهريور 1390
گفت و گو با آر تي پي پرتغال 17 شهريور 1390

مهمانت که  عزیز باشد خستگی معنا ندارد

هو الحبیب

مهمانت که  عزیز باشد خستگی معنا ندارد

حال و هوای این روزهای کرمانشاه دیدنی است. شور و اشتیاق مردم مخصوصا در تزیین خیابان ها و آمادگی برای استقبال در ایستگاه های صلواتی زیبا و دلنشین است. این چنین استقبال عظیمی برای دشمنان این کشور پیام های بسیاری دارد. اینکه ارتباط بین مردم و رهبری ارتباط دلی است از جنس محبت بین امام و امت و پدر و فرزند.

واقعیت آن است که به شور و حال مردم کرمانشاه کمی حسادت می کنم. مردم مشهد و البته بیشتر تهران کمتر لذت این چنین دیدارهایی را می چشند. چرا که چون ماهی در آب هستند.  ولی به هر حال حضور هر ساله آقا در مشهد خودش برکتی است برای شروع هر سال جدید.

گرچه به مانند مردم کرمانشاه قسمت ما نشده است استقبال از رهبری اما با دیدن شور و حال مردم در استقبال از رهبری  به یاد خاطرات شیرین  شب و روزهایی افتادم که در دانشگاه چه صنعتی و چه فردوسی بچه ها از تمام لذت های مادی زندگی زده بودند و عاشقانه به استقبال عزیزترین فرزندان این کشور، شهدای گمنام ، می رفتند. هنوز شیرینی آن دوران برایم زنده است و شرمنده ی تمام زحمات خالصانه ی بچه های بسیج ام . چه بسیار دیدم که دوستی شبانه قدمی برداشته است که دیگری متوجه ی کار خیر او نشود. از شستشوی شبانه سرویس های بهداشتی تا جفت کردن کفش های تا از حال رفتن بخاطر چند روز کار مداوم.

وقتی منتظر مهمانی عزیز باشی تا زمان آمدنش دیگر صبر و قرار نخواهی داشت.مهمانت که  عزیز باشد خستگی معنا ندارد.

مردم کرمانشاه دست مریزاد

نماهنگی زیبا از دیدار مردم یزد با رهبر انقلاب از سایت ایشان:



مرام های فراموش شده!

هو الحبیب

مرام های فراموش شده!

جهان نیوز

چند روزی است کتاب کوچه ی نقاش ها رسیده است به دستم. زبان و لحن راوی داستان آنقدر جذاب و دلنشین است که خواننده را با خود همراه می کند. اما مهمتر از همه برای من نکات زیبا و آموزنده ایست که درهمین دو سه فصل اول وجود داشته است. تکریم روحیه مشتی گری و لوطی گری و جوانمردی در میان مردم.

اول:

امروز که گذر سوم کتاب را می خواندم واقعه ای را بیان می کرد که از قضا به بازی دوستانه!!! ایران و فلسطین بی ارتباط نبود: ابولفضل کاظمی نقل می کند که همراه حاج قاسم که نقش رهبری بچه های محلشان را داشته است در زمینه های دینی و اخلاقی،  مسابقه فوتبالی داشته اند با محله ای دیگر و آنها دو بر یک جلو بودند نتیجه بازی را  و حاج قاسم کاپیتان تیمشان را صدا زده و گفته است:

« ما مهمون این ها هستیم، بده اینها ببازند. بازی رو به مساوی بکشونید و یک کاری کنید که آبروی اینها نره»

حال نگاهی به تیتر خبرگزاری فارس بیاندازید:

«هفت گل برای روحیه و اعتماد به نفس ملی‌پوشان، ایران برابر فلسطین جشنواره گل به راه انداخت »

من نمی دانم تیم فلسطین در چه شرایطی تمرین می کند و آیا اصلا بازیکنان آنها هم مثل فوتبالیست های ما فقط!!! اسم نماینده ملت را یدک می کشند و آیا نماینده ی خوبی برای فرهنگ و مذهب خودشون هستند یا نه!!! ولی یاد مردهایی همچون پوریای ولی و تختی به خیر!

دوم:

ابولفضل کاظمی رفیقی دارد به نام محمدآقا عروس که در جریان قیام سال 42 ،توسط رژیم بازداشت می شود و در زندان با طیب حاج رضایی برخورد می کند. رژیم می خواسته است طیب را مجبور کند اعتراف نماید که از حضرت امام برای قیام پول گرفته است . اما طیب در دادگاه می گوید:« ما تو قانون مشتی گری، با بچه ی حضرت زهرا(س) در نمی افتیم. من این سید رو نمی شناسم ؛ اما با او در نمی افتم»

زمانی که طیب زیر بار فشار رژیم شاه نمی رود و او را  برای اعدام می بردند ،در سلول محمد عروس بهش میگه:« محمد آقا، اگر یک روز خمینی رو دیدی، سلام منو بهش برسون و بگو، خیلی ها شما رو دیدند و خریدند، ما ندیده شما رو خریدیم»

محمد عروس هم پیام طیب را بعد انقلاب به امام می رساند و امام می فرماید:« طیب حر دیگری بود»

در شماره 68 مجله شاهد یاران که مفصل به احوالات طیب پرداخته(مخصوصا علاقه ی وی به امام حسین(ع)) نقل شده است که امام به طلبه های قم فرمودند به جای روزه های قضای طیب یک روز را همه روزه بگیرید و این چنین در یک روز روزه های قضایش هم گرفته شد.

انصافا این روزها جای مرام های مشتی گری و لوطی صفتی به معنای دستگیری از مظلوم و ستمدیده خالیه. طیب و شعبان بی مخ  به ظاهر هر دو گنده لات های تهران بودند، اما عشق امام حسین دستش رو گرفت عابت به خیر شد و شد   حر انقلاب  و دیگری شد فراری و خائن به کشور.

 

عجب زمونه ای شده!

هوالحبیب

دور و برمان پر است از حوادثی که می تواند تلنگر باشد برای اینکه مسیر را گم نکنیم. همان طور که در روایت داریم از  امام کاظم(ع): هر چیزی را که چشمانت می بیند، پندی در آن نهفته است. ان شاالله بر آنم که در روایت هایی کوتاه( لا به لای مطالب معمول وبلاگ) دیده و ها و شنیده های اطرافمان را برای پندگرفتن خودم و استفاده دیگران بنویسم

عجب زمونه ای شده!

خیابان باریک بود و ترافیک سنگین! مثل همیشه یک بحث داغ برای صحبت کردن وجود داشت ،  در حالی که داشتیم از ابعاد مختلف به تحلیل موضوع می پرداختیم و هر کدوم از بچه ها نظر خودشان را اعلام می کردند، با اشاره یکی از بچه ها بحث قطع شد و نگاه همه به سمتی رفت که مورد اشاره بود:

"عجب زمونه ای شده، جلوی چشم ملت در این خیابان به این شلوغی هم حیا نمی کنند"

زن جوانی سرش را روی سینه مردی همان سن و سالش گذاشته بود!

 به دلیل فاصله زیادی که بخاطر ترافیک با اون دو نفر داشتیم نمی توانستیم تشخیص دهیم که دقیقا چه می کنند؟! با دیدن صحنه ی خارج از عرف بین آن دو نفر،  همه به شکلی به تصدیق نفر اول پرداختند، که بحث روابط بین زن و مرد و دختر و پسر در جامعه ی ما مشکل دارد و حیا و غیرت از بین رفته است ...

ترافیک روان شده بود و الان ماشین در کنار آن زن و مرد جوان ایستاده بود! شیشه ما شین که پایین آمد صدای ضجه زن تمام فضای ماشین را پر کرد و نگاه همه به سمت ساختمان مقابلش رفت که با تابلویی بزرگ بر سر درش نصب شده بود:

 «پزشک قانونی!»

***«سُوءُ الظَّنِ یُفْسِدُ الاُْمُورَ وَ یَبْعَثُ عَلَى الشُّرُورِ; سوءظن کارها را به فساد مى کشد و سبب انواع شر مى شود».(امام علی(ع))

3000 میلیارد ناقابل !!!

هوالحبیب

3000 میلیارد ناقابل !!!


http://www.snn.ir/pic/13900628020_2011262038e.jpg



«آب بازی کنید 24 ساعته دستگیر می شوید، اما اختلاس کنید کاری به کارتان ندارند!»

این  جمله تنها یکی از اظهار نظرهایی است که در چند روز گذشته از سوی مخاطبین شبکه های اجتماعی در واکنش به خبر کشف اختلاس 3000 میلیاردی در فضای اینترنت منتشر شده است.
 
امروز در هر رسانه و تریبونی و حتی در بین مکالمات مردم کوچه و بازار  هم، موضوع اختلاس بزرگ تاریخ بانکی کشور، به یکی از موضوعات داغ مورد بحث تبدیل شده است.

گرچه این اختلاس یک مسئله مالی و اقتصادی است ولی از همان روزهای اول اعلام خبر کشف اختلاس، پیش بینی اثرات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن کار دشواری نبوده و از این به بعد هم  نخواهد بود!

وقوع این اختلاس 3000 میلیاردی  ناقابل!!! خود نشان دهنده ضعف سیستم های نظارتی بر عملیات های پولی و مالی کشور است و اینکه اگر چنین اختلاس بزرگی چهار سال از چشم دوربین های نظارتی ما مخفی مانده است اولا این پیام را به مسئولان نظارتی می دهد، شما که چنین سنگ بزرگی را ندیده اید چه بسیار سنگ های ریز و درشت دیگری هم بوده که از کنارش بی تفاوت گذشته اید و این یعنی اینکه،  سیستم نظارتی شما مشکل دارد و چشم های نظارتی تان گویا نه تنها ضعیف است، بلکه کور است!

بر اساس همین استدلال متاسفانه باید گفت خبر کشف اختلاس 3000 میلیاردی بیش از آنکه امید را به جامعه تزریق کند، یاس و ناامیدی را به همراه خواهد داشت، چرا که شنونده در اولین درنگ و تامل با خودش این سوال را می کند، چطور می شود به این چنین سیستم فشل بانکی اعتماد کرد؟ و این چه شکل عدالتی است که جوان جویای کار و تازه تشکیل زندگی داده باید بخاطر گرفتن سه یا چهار میلیون، چندین ضامن و مدرک و سند به بانک ارائه دهد و اگر در بازپرداخت کوتاهی کند حسابش با میرغضب های بانکی خواهد افتاد که هیچ گونه ملاحظه ای سرشان نمی شود ولی فردی می تواند این چنین مبلغی را بالا بکشد و بعدش هم لیوان آبی روی آن و کسی جرات نکند چهار سال به وی گوید این همه پول را از کجا آوردی؟

از تبعات اعلام خبر کشف اختلاس میلیاردی، ناامیدی اجتماعی از سیستم های پولی و بانکی کشور و سیستم های نظارتی است که اولی اگر خوب کار کند باعث رونق اقتصادی در کشور شده و دومی باعث اطمینان مردم از سلامت سیستم های بانکی و افزایش اعتمادشان می شود.
 
فلذاست که از نگاه اجتماعی اگر امروز بحث اختلاس شده است بحث روز سیاسیون و رسانه ها و مردم، کشور در معرض تهدید بزرگ ناامیدی مردم از سیستم های نظارتی و قضایی است، و اگر این تهدید جدی گرفته نشود تبعات بعدی آن بسیار بیشتر از آن است که قابل تصور باشد اعم از جری شدن خاطیان و دزدان اموال عمومی و ناامیدی فعالان اقتصادی پاک دست در جامعه!

این تهدید گرچه به خودی خود خطرناک است، ولی می تواند تبدیل به فرصت شود و امید را به جامعه تزریق کند؛ اینجاست که همه نگاه ها به سمت قوه قضائیه است که آیا می تواند این تهدید را تبدیل به فرصت بنماید یا خیر؟

نوع برخورد قوه قضائیه با این پرونده می تواند پیام های مشخصی به اقشار مختلف جامعه بدهد:

- اگر برخورد قوه قضائیه شفاف، صریح و سریع باشد و ملاحظه پیوند های خاطیان را با مراکز ثروت و قدرت نکند اولین و سریع ترین نتیجه اش تزریق روحیه امید به مردم است.

- دستگاه قضایی باید شدیدترین مجازات ممکن را برای متخلفان (بخوانید دزدان بیت المال) صادر کند، تا هر کس که فکر تخلف مجدد در ذهنش خطور کرد با دیدن عاقبت آنها، ترس از مجازات مشابه برای او بازدارنده باشد.

- این چنین اختلاسی بدون همکاری افرادی از درون سیستم های دولتی غیر قابل تصور است؛ امر دیگر مورد انتظار از قوه قضائیه شناسایی این افراد و مجازات شدید آنها بدون ملاحظه جایگاه حکومتی شان است.

- متاسفانه پرونده شهرام جزایری به عنوان یک مفسد اقتصادی این چنین نکاتی را در بر نداشت، حتی افرادی چون رئیس جمهور و رئیس مجلس وقت هم که از وی پول دریافت کرده بودند نیز مورد بازخواست قرار نگرفتند! شاید اگر مجازات جزایری شدیدتر بود و تسهیل کنندگان تخلفات مالی وی در دولت و مجلس مجازات می شدند هیچ وقت متهمان پرونده اختلاس 3000 میلیاردی جرات چنین دزدی بزرگی را نمی کردند.

- اعلام اینکه چه کسی زودتر از همه این اختلاس را کشف کرده است مسئله ای فرعی است، دولتی ها و مجلسی ها وظیفه شان اصلاح سیستم های مالی کشور است، تا مجرمین از خلاهای قانونی نتوانند استفاده کنند برای سوء استفاده.

بر همین اساس تنها ارگان ذی صلاح برای اعلام اصل ماجرا و متخلفان قوه قضائیه است و در ادامه آن برخورد سریع و قاطع دستگاه قضا!

- اما نکته پایانی، عدالت مهمترین معیار در برخورد با مجرم است، عدالت در برخورد با یک آفتابه دزد همان قدر مهم است و دارای ارزش، که در برخورد با دزد 3000 میلیاردی! و این آزمون بزرگ دستگاه قضاست!