این سنگر استراتژیک را جذاب کنیم
هوالحبیب
این سنگر استراتژیک را جذاب کنیم
این مطلب برای پایگاه خبری ـ تحلیلی «نماینده» نگاشته شده است

انقلاب اسلامی زاییده ی فرهنگی است که جوانان آن عصر، دروس و ساختار آن را از مسجد و منبر دریافت کرده اند؛ لذا گزاف نگفته ایم که مسجد نقشی مهم و اساسی در انقلاب اسلامی داشته است. شاید درست تر این نکته باشد: نیروهایی که حضرت امام با آنها انقلاب را پیروز کرد، در مکتب مسجد درس خوانده بودند و درست تر اینکه حضرت امام به عنوان رهبر انقلاب و یک شخصیت روحانی، مبدا و سرمنشا قیام اش مسجد و خطابه و منبر بود.
مسجد از روزی که نبی اکرم (ص) بنای مسجد قبا را گذاشتند و تا به امروز در اسلام و تعاملات جامعه اسلامی و ارتباطاتش با جهان نقشی غیر قابل انکار داشته است. مسجدی که رسول خدا (ص) بنا کرد تنها محل عبادات فردی و دسته جمعی نبود بلکه کرسی قضاوت، محل تدریس علوم دینی و مباحثات طلبگی، آمادگی رزمی در مقابله با مشرکان، بنیاد خیریه، صندوق قرض الحسنه، محل بازی کودکان و ... بوده است.
نگاه اسلام به مسجد نگاهی استراتژیک و بلند است. مسجد هم پایگاه جنگ سخت بوده است و هم جنگ نرم. در نگاهی کلان، مساجد در جغرافیای جامعه اسلامی به صورتی پراکنده شده است که کوچکترین تحرکات نرم و سخت دشمن قابلیت رصد داشته باشد و کنترل شود.
اما مسجد به عنوان اصلی ترین سنگر جبهه ی اسلام با پیشرفت های تکنولوژیک و ارتباطی قرن حاضر به صورت مستقیم و غیر مستقیم در هجمه ی شدید دشمنان قرار گرفته است. دشمن ناتوان و احمق به تخریب فیزیکی مساجد پرداخته است و دشمن هوشمند با ابزار جنگ نرم سعی در به حاشیه راندن جایگاه مسجد در سطح اجتماع نموده است. تاکید رهبر انقلاب بر محور بودن مسجد اهمیت این سنگر استراتژیک را نشان می دهد: «روح مسجد، كالبد زندگی را پرنشاط و پرانگيزه مي سازد. در هر جا سامان زندگی است، مسجد، مركز و كانون اصلی است. در بنای شهر و روستا، در مدرسه و دانشگاه، در مراكز جمعيتی از بازارهای كسب و كار تا فرودگاه ها و جادهها و پايانههای سفری و تا آسايشگاه ها و بيمارستان ها و بوستان ها و گردشگاه ها، در همه و همه بايد مسجد را همچون قطب و محور بنا نهاد.»
اگر در روزهای ابتدایی مهرماه ۱۳۵۹ مسجد خرمشهر، سنگر اصلی، مرکز فرماندهی، درمانگاه، محل پشتیبانی و دفاع مردم از خرمشهر بود، امروز هم در کوران جنگ نرم و فرهنگی دشمن بر علیه اعتقادات نسل جوان، این نقش را باید مسجد ایفا کند. فراموش نشود، در انقلاب اسلامی که ماهیتی نرم علیه فرهنگ سلطنتی و غرب زده ی پهلوی داشت، مساجد در سرتاسر کشور به خوبی کارکرد فرهنگی خود را نشان دادند. آن برهه ی طلایی از زمان، مساجد در خدم مقدم تهاجم فرهنگی مثبت فرهنگ ناب اسلام به فرهنگ وارداتی غربی در کشور بودند و نتیجه اش سقوط رژیم پهلوی و رسوا نمودن تفکر کمونیستی شد.
مسجد امروز هم باید همان نقش مسجد النبی اوایل هجرت را در مدینه و مسجد خرمشهر را در روزهای آغازین دفاع بازی کند. مسجد اسلامی محور تمامی تعاملات و ارتباطات در سطح یک محل باید باشد، امری که رهبر انقلاب در پیام به به نوزدهمین اجلاس سراسری نماز (۳۰/۰۷/۸۹) به این شکل تبیین فرمودند: «مسجد باید رابطهی خود را با جوانانی كه ازدواج می كنند، با كسانی كه به موفقیت های علمی و اجتماعی و هنری و ورزشی دست مییابند، با صاحب همتانی كه كمك به دیگران را وجههی همت می سازند، با غمدیدگانی كه غمگساری میجویند، و حتی با نوزادانی كه متولد می شوند، برقرار و مستحكم كند.»
زمانی که دشمنان فرهنگ اسلامی ایرانی مان با ماهواره، اینترنت و ... به خانه هایمان نفوذ کرده اند، پیوند خانواده ها با مسجد محل می تواند از آسیب های احتمالی جلوگیری نماید و چه بسا با برنامه ریزی فعالان فرهنگی در مساجد همین تکنولوژی به ظاهر در خدمت دشمن، وسیله ی تبلیغ دین و جذب مردم خصوصا جوانان و نوجوانان به مسجد شود. و چه لذت بخش است دیدن تلاش و دغدغه مسجدی ها در محله های مختلف شهرهای کشور. فراموش نمی کنم زمانی را که یک روحانی به دختران ۹ ساله روستایی در بلوچستان با هدیه ی یک چادر رنگی ذوق و شوق نماز خواندن در مسجد روستا را برایشان ارمغان آورد. مسجدی را دیدم با نصب یک ویدئو پروژکتور در مسجد در روزهای مشخصی در هفته با هدایت امام جماعت فیلم ها و مستند های آموزنده ی خانواده ها پخش می شد، مسجدی دیگر به اسم زدن گیم نت در مسجد، طفلان گریز پای محل را در مسجد جمع کرده بود تا هم بازی های آنها تحت کنترل باشد و هم با شیرین ترین ترفندهای تربیتی آشتی دوباره بین آنها با نماز و قرآن برقرار کند. مسجدی را دیدم که جوانانش غمگسار و یاور پدر و مادر سالخورده ی شهدای محل بودند. مسجدی را دیدم که فعال فرهنگی آن، همان طور که برای فرزندش پدری می کرد برای بچه یتیم های محل نیز پدری می کرد و آنها را می بوسید، مسجدی را دیدم که زن و شوهری آستین هایشان را بالا زده بودند برای تامین جهیزیه ی دختران نیازمند محل شان. مسجدی را دیدم که امام جماعت اش با کودکان محل هم بازی بود برای باز کردن پای آنها به مسجد.
کدام خانواده ایست که نگران آینده ی فرزندان اش در جامعه نباشد؟ کدام خانواده است که از اعتیاد و لاابالی گری فرزندانشان رضایت دارد؟ کدام خانواده است که نگران دوستی ها و همنشین های دلبندان خود نباشد؟ مگر نه اینکه مسجد کم هزینه ترین و ایمن ترین راه برای رسیدن به این اهداف است.
باری که بر دوش متدینین امروز جامعه است بسی سنگین است. رهبر انقلاب خطاب به فعالین مساجد می فرمایند: «براى مسجد، جاذبه درست كنيد تا بچهها، جوانان و زن و مرد محله، مجذوب مسجدى شوند كه شما در آن هستيد و بيايند. مسجد، پايگاه بسيار مهمّى است. (۲۷/۰۸/۷۱) بر دوش آنها ست که مساجد را با برنامه های مختلف آنچنان جذاب و گیرا کنند تا جذب کودکان و نوجوانان را بالا ببرد. واقعیت امروز جامعه به نسبت ۵۰ سال پیش این است که مساجد برای جذب این طیف از جامعه باید با ده ها شبکه داخلی تلویزیونی داخلی و صدها شبکه ی خارجی و هزاران بازی کامپیوتری و میلیون ها سایت اینترنتی رقابت کنند. بدون شک کاری سخت است؛ و مسئولین و متولیان فرهنگی جامعه حق ندارند به جایی که باری از روی دوش فعالان فرهنگی مساجد بردارند، بارها اضافی بگذارند و رقبای اضافی بتراشند.
مساجد نبایند رقبای موسسات مردم نهاد (NGO) فرهنگی بشوند، بلکه باید این موسسات در دل مساجد شکل بگیرند، خیریه ها هم همین طور، کافی نت ها، ویدئو کلوپ ها، باشگاه های ورزشی و ... نیز همین طور. مساجد، امام جماعت ها و فعالین فرهنگی مساجد همان رزمنده هایی هستند که در نزدیکترین سنگر فرهنگی در خط مقدم جبهه فرهنگی کشور در حال نبرد سهمگین فرهنگی با دشمنان هستند، هر یک نفر را که به صفوف نماز اضافه کنند یک نفر را از دشمن جدا کرده و به جبهه ی حق اضافه کرده اند. مگر نه این است که به واقع جوانان لاابالی، معتاد، مزاحم نوامیس، ... که در محل حضور دارند تلفات ماست در جبهه جنگ نرم با دشمنان اسلام.
البته این بینابین عده ی زیادی هم هستند که به دلیل کم کاری مسئولین و کم دغدغه ای بعضی فعالان فرهنگی مساجد ترجیح می دهند نماز را در خانه بخوانند تا در مسجد. این قطع ارتباط در مسجد به یک معنا قطع ارتباط با سنگری امن است در میدانی پر از مین هایی فلج کننده با ماهیت آسیب های متنوع اجتماعی و فرهنگی و خیلی باید یک خانواده هوشیار باشد که با این سنگر در قطع ارتباط باشد ولی از گزند این مین ها سالم باشد.
همه ی ارگان های فرهنگی باید پشتیبان مسجد باشند در این خط مقدم. باید طوری برنامه ریزی کنند و رفتار کنند که محوریت دادن به مساجد را در مناسبات مردمی بالا ببرند. البته بصورت پراکنده دیده می شود که بعضی از نهادها اقداماتی را با این هدف انجام می دهند ولی جنگ فرهنگی آنقدر پر هزینه و با تلفات بالا می باشد که نیاز به پای کار آمدن تمامی نهاد ها دارد. صدا و سیما باید در فیلم هایش این محوریت را نشان دهد، باید زمان پخش برنامه های پربازدیدش با زمان های کاری مساجد تداخل نداشته باشد. شهردای ها، وزارت ارشاد با تمامی پتانسیل اش در کتاب و سینما و ...، حوزه های علمیه، آموزش و پرورش، ... همه و همه باید دست در دست هم دهند تا مسجد بار دیگر جایگاه خود را بازیابد. اگر این چنین شد پیامدش روشن خواهد بود «اگر مسجد، كيفيت شايستهی خود را بيابد، هزينههای مادی و معنوی بسياری از دوش جامعه و مردم و مسئولان برداشته خواهد شد. » (رهبرانقلاب، ۱۹/۰۷/۹۰)
سيد ما، مولاي ما؛ دعا كن براي ما؛ صاحب ما توئي؛صاحب اين كشور توئي، صاحب اين انقلاب توئي، پشتيبان ما شما هستيد؛ ما اين راه را ادامه خواهيم داد؛با قدرت هم ادامه خواهيم داد؛ در اين راه ما را با دعاي خود، با حمايت خود، با توجه خود، پشتيباني بفرما.