انتقام فتنه گران از نوه امام عملی شد!

 

هوالحبیب

انتقام فتنه گران از نوه امام عملی شد!

انتقام فتنه گران از نوه امام عملی شد!

این روزها ادعایی از سوی فرزند مرحوم منتظری در مورد مرحوم حاج احمد آقا مطرح شده که نسبت های ناروایی به آن مرحوم داده است. در این میان بیش از همه از موسسه حفظ و نشر آثار حضرت امام(ره) و بیت حضرتش و مخصوصاً فرزند ارشد حاج احمد آقا، حجت الاسلام و المسلین سید حسن خمینی انتظار می رود که نسبت به این ادعاها موضع گیری کند. 

به هر حال چه ایشان موضع بگیرد چه نگیرد، توجه به چند نکته مهم می نماید:
1- بحث بر سر اصل ماجراست که حضرت امام با آن آینده بینی خود جلوی چنین ادعاهایی را گرفته اند:
«من بايد عرض كنم به آقايان كه تا اين تاريخ هيچ موردى، حتى اين مورد، نبوده است كه احمد برخلاف گفته يا نوشته من بدون اطلاع من تصرفى بكند. بلى، بعضى اوقات در سخنرانيهاى اينجانب احمد و ديگران، حتى اشخاصى از راديو و تلويزيون، نظراتى مى‏دهند كه مورد قبول مى‏شود. از خداوند تعالى توفيق همگان را خواستارم و به احمد نصيحت مى‏كنم كه جديت در جلب رضاى خداوند حاضر ناظر نمايد، و از طعن و لعن ديگران نهراسد» (صحيفه امام، ج‏20، ص: 278) نامه به آقاى سيد احمد خمينى در مورد پرهيز از تشريفات در حوزه‏هاى علميه‏ 

2- سید حسن خمینی باید امروز متوجه شده باشد که نمی توان به فتنه گرانی دل بست که اگر دیروز  با او احساس نزدیکی می کردند، امروز این چنین به او پشت می کنند و صداقت و اعتماد امام به حاج احمدآقا را زیر سئوال می برند! حاج حسن آقا حتما تا به حال متوجه شده اند که این جماعت اگر برایشان صرفه داشته باشد، امام راحل را هم پشت سر می گذارند که کردند و افرادی چون گنجی از این جماعت اند که می خواستند به زعم کودکانه خویش افکار امام را به موزه ها بسپارند! 

این جماعت ارزش اعتماد کردن ندارند، چرا که سربزنگاهش چمدان به دست در لندن و واشنگتن خواهند بود و پشت پا می زنند به همه ی اعتقاداتشان و خنجری می زنند زهر آگین به زهر نفاق به پشت دوستان دیروز خود. 

3- عدم همراهی حجت الاسلام سید حسن خمینی با فتنه گران در ماه های اخیر، چنان فتنه گران را سرکش کرده است که اینچنین به دروغ پراکنی می پردازند. عناصر اصلی فتنه امروز در بین دو راهی قرار گرفته اند که هر کدام را انتخاب کنند برایشان رسوایی است؛ چه بگویند احمد منتظری دروغ می گوید پس چطور ارتباط های خود را با بیت مرحوم منتظری می خواهند توجیه کنند، چه بگویند که راست می گویند که شعار احترام به بیت امامشان زیر سئوال است.
 
4- آقای هاشمی سابقه ی نشست و برخاست با این جماعت فتنه گر را دارد و می داند که یک روز برایش سوت و کف می زنند روز دیگر بر علیه اش در مجلس ششم شب نامه می دهند و بعد باز بزرگش می کنند و تمجید می کنند و همه ی این کار ها را بر اساس منافع شخصی و حزبی خویش می کنند. 

آیت الله هاشمي رفسنجاني بعد از صحبت های احمد منتظری ضمن انتشار خاطرات خود، مقصر جلوه دادن حاج سيداحمد خميني(ره) در زمينه ناراحتي حضرت امام از آقاي منتظري را «جفاكاري» توصيف كرد. گرچه موضع گیری ایشان در خور تقدیر است، ولی مهم حساسیت به علت و جریانی است که چنین اقداماتی را رهبری می کند نه محکوم کردن معلول. با این حال ای کاش سید حسن نیز حداقل در این موضوع روشن اظهار نظر می کرد و اجازه نمی داد تا نامحرمان، بی پروا در حق حضرت امام ظلم کنند.

خیال کن که غزالم،

هوالحبیب

 

خیال کن که غزالم، بیا و ضامن من شو

بیا که آتش صیاد، از زبانه بیفتد

راز استقبال بی نظیر لبنانی ها از رئیس جمهور

هو الحبیب

راز های ناگفته دو برادر

راز استقبال بی نظیر لبنانی ها از رئیس جمهور

 

سفر ریاست جمهوری ایران به لبنان و استقبال تاریخی مردم لبنان از دکتر احمدی نژاد ، در بیروت و جنوب لبنان را نباید در یک چارچوب محدود چند ساله محصور کرد، چرا که ایران و لبنان در طول تاریخ به مانند دو برادر همیشه شانه به شانه ی هم بوده و در مشکلات و سختی ها یار و یاور هم بوده اند. 

این روزها برای اینکه سفر احمدی نژاد به لبنان و استقبال بی نظیر مردمی از وی از سوی جریان فتنه، ضعیف جلوه داده شود دلایل گوناگون و حتی متضادی بیان می شود. گاه دلیل این استقبال را کمک های مادی و معنوی جمهوری اسلامی به لبنان عنوان می کنند، گاه فشار ایران به حزب الله برای آوردن مردم به خیابانها، و حتی جالب آنکه زمانی در اوج فتنه مردمی را که در خیابان به مقابله با فتنه گران آمده بودند را لبنانی و فلسطینی می نامیدند حال گاه دلیلی که بیشتر به مزاح شبیه است تا دلیل را، برای لبنان بیان می کنند ، یعنی انتقال جمعیت از ایران به لبنان با اتوبوس ، و البته همه ی این دلایل توهینی است هم به ملت ایران و هم به ملت لبنان. 

وقتی این ادعا مطرح می شود این پرسش به ذهن خطور می کند که مگر امام موسی صدر که ایرانی بوده است و قبل از انقلاب به لبنان هجرت کرده است چرا و چگونه این چنین محبوبیت بی نظیری در لبنان دارد که هنوز هم حتی بعد از گذشت سی و دو سال از ربوده شدنش لبنانی ها این چنین به او عشق می ورزند. او مگر به لبنانی ها کمک مادی کرده است؟ یا با زور تفنگ و اسلحه بر دلهای آنها حاکم شده است؟ نه باید طوری دیگر به این ارتباط نگریست. 

تعامل شیعیان ایران و لبنان را باید فراتر از جنس تعاملات مرسوم ملت های جهان ارزیابی کرد. راز این برادری دو ملت را باید در منشا علاقه زاید الوصف لبنانی ها به امام موسی صدر جستجو کرد. باید در علاقه ایرانی ها به سید حسن نصراالله جستجو کرد ، و حتی رد پای این دوستی و همبستگی مردم لبنان و ایران را در سالیان قبل از حضور امام موسی صدر در لبنان جستجو کرد. 

شیخ بهایی که مزار شریفش در حرم مطهر امام رضا قرار دارد، و به عنوان یکی از دانشمندان و علمای بزرگ کشورمان شناخته می شود در واقع عالمی از جنوب لبنان است که به دعوت صفویان هجرت کرد و به ایران آمد و در دوره ای که مذهب اصلی کشور شیعه شده بود با هجرت خود به ایران به اقتدار شیعیان بیش از پیش کمک نمود. شیخ حر عاملی هم از دیگر علمای لبنانی بود که به ایران هجرت نمود و به مانند شیخ بهایی منشا خیر و برکت فرآوانی برای جهان اسلام بود. 

در دوران طاغوت در ایران، لبنان پایگاه حضور ایرانی های مبارز بوده است. شهید چمران یکی از همین مردان خوش نامی است که برای هر دو ملت ایران و لبنان عزیزند. 

سید حسن نصرالله که بی شک محبوب ترین رهبر لبنان است و در جهان عرب مردم از وی به شجاعت و صلابتش یاد می کنند پرورش یافته حوزه های ایران است شاگرد مکتب امام خمینی(ره). 

پیوندهای ایران و لبنان آنقدر عمیق و اعتقادی است که تفاوت زبان نتوانسته خللی به آن وارد کند. دوره ای علمای لبنانی حوزه های ایران را قوت بخشیدند و دوره ای حوزه های ایران پرورش دهنده شیر مردانی چون نصرالله شده اند. 

ملت های لبنان و ایران همیشه در طول تاریخ قهرمانانی مشترک و دانشمندانی بزرگ داشته اند که مورد مباهاتشان بوده است همچون شیخ بهایی ، حر عاملی ، امام موسی صدر، شهید چمران، احمد متوسلیان، سید حسن نصرالله و ... 

فلذا چنین استقبال گرمی از احمدی نژاد استقبال از تمامی پیوندهای میان ایرانیان و لبنانی هاست و فراتر از یک فرد و دوره است. چه آن زمان که خاتمی با تمامی ملاحظاتش در موضع گیری بر علیه اسراییل مورد استقبال لبنانی ها قرار گرفت و چه اکنون که احمدی نژاد به دلیل مواضع شفافش در حمایت از مقاومت این چنین گرم و پر شور مورد استقبال قرار می گیرد و البته لبنانی ها این تفاوت ها را هم احساس کرده اند و هم از نامه ی دولت خاتمی به کاخ سفید خبر دارند که می خواست حزب الله را خلع سلاح کند و هم از حمایت احمدی نژاد از لبنان در جنگ سی و سه روزه و همه ی اینها را در نحوه استقبالشان از احمدی نژاد می توان فهمید . 

پیوند مردم لبنان و ایران پیوندی عقیدتی است. برای همین امروز اگر نگوییم امام راحل و مقام معظم رهبری در لبنان بیش از ایران مورد علاقه و احترام مردم هستند ، مسلما کمتر نیستند و اصولا اسلام و تشیع مرزهای جغرافیایی را در نوردیده است و بر دل ها حکومت می کند.

احمدی نژاد،خاتمی، میر حسین و لبنان

هو الحبیب

احمدی نژاد،خاتمی، میر حسین و لبنان

لبنان و احمدی نژاد

اصلا افتخار می کنی که شیعه هستی و پیرو علی(ع). وقتی برادران و خواهران دینی ایت در لبنان به استقبال رییس جمهور کشورت آمده اند یعنی آقای برلوسکونی که با مشت پذیرایی می شوی و آقای سارکوزی که تخم مرغ گندیده برایت پرتاب می کنند و اقای اوباما که هر جا می روی مردم ،پرچم کشورت را آتش می زنند بمیرید از حسادت!

خاتمی هم وقتی رفت بیروت استقبال شد. ولی مردم لبنان امروز می دانند که یک روزی همان خاتمی که به استقبالش رفته بودند و به جنوب نیامد سر بزند! ؛ نامه نوشت به روسای کاخ سفید که مقاومت را خلع سلاح می کنیم ما را ببخشید!!!

نمی دانم خاتمی الان با دیدن صحنه های بی نظیر لبنان چه فکر و خیالی می کند ولی می دانم اگر میر حسین رییس جمهور می شد تنها جایی که چنین استقبالی ازش می کردند کاخ سفید بود!

با دیدن صحنه های استقبال آدمی یاد این آیه می افتد که:

قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ


پ.ن: این روزها جریان فتنه از عصبانیت هر کاری کرده تا این سفر کمرنگ شود. از بردن جمعیت با اتوبوس از تهران گفته شده تا نان خور بودن مردم لبنان و به زور آوردن آنها به خیابانها!

پ.ن.2: یکی از کامنت گذاران عصبانی  ذیل خبر استقبال مردم از رییس جمهور نوشته بود:

خوش باشین با این توهم هااااااااااا
اینا عمله های سیدحسن نصرالله هستش
اونا هم مثل بسیجی های ما هرچی آقاشون بگه همونه

من که شخصا از این تحلیل خوشم اومد.

پ.ن.۳: فیلم اجرای سرود زیبای استقبال از احمدی نژاد /خوش آمدید

پ.ن.۴: http://mhosseinsaei.blogfa.com/post-89.aspx 

جریان شناسی اتفاقات لبنان

تا کور شود هر آنکه نتواند دید

هو الحبیب

تا کور شود هر آنکه نتواند دید!

سید حسن نصرالله:

گناه احمدی نژاد این است که پیام امام خامنه ای را در دنیا اعلام می کند

احمدي‌نژاد پشتيبان‌مظلومان و مجاهدان است
 
 نفس‌هاي امام خامنه‌اي را در وجود شما احساس مي‌كنيم
 

 

چه باک از شنیدن تهمت و توهین در راه امر به معروف

هو الحبیب

چه باک از شنیدن تهمت و توهین در راه امر به معروف

این مطلب برای دوستان ارزشی نگاشته شده است که در جلسه ی سیاسی شورای صنفی ؟!  دانشکده مهندسی بخاطر ایستادگی در مقابل آرمانهایشان، آماج توهین و تهمت و ضرب و شتم مدعیان آزادی بیان قرار گرفته اند.

تفکیک جنسیتی کلاس های ورودی های جدید امر به معروف و نهی از منکری عملی است و جای قدردانی دارد از مسئول ارزشی ای که چنین اقدامی را انجام داده است.

شنیدن تهمت و توهین و دشنام بخاطر دفاع از دین افتخار دارد. سیلی خوردن بخاطر پایبندی به آرمان ها افتخار دارد.

کلام آخر هم همان حرف شهید مظلوم حاج محمد ابراهیم همت:

زمان بازرگان به ما بر چسب چريک زدند ، زمان بني صدر هم برچسب منافق! الان هم بر چسپ خشک مقدسي و تحجر؟ هر قدمي که در راه خدا و بندگان مستضعف او برداشتيم ،برچسب بارمان کردند. حالا روزي ده برچسب دشت مي کنيم ، اما بسيجيان؛ دلسرد نباشيد،

حاشا که بچه بسيجي ميدان را خالي کند


پ.ن.1: در همین زمینه در وبلاگ دوستان

http://www.parvaz15.blogfa.com/post-73.aspx

http://www.montazermec.blogsky.com/1389/07/20/post-382/

http://sazaraza.blogfa.com/post-38.aspx



بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه فردوسی در مورد مسائل اخیر خانه سینما

هوالعالم

بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه فردوسی در مورد مسائل اخیر خانه سینما

«سينما شايد آنچنان كه هست مسلمان شدني نباشد، اما مي توان آن را به خدمت اسلام در آورد و اين وظيفه اي است گران بر گرده ما.»«سينماي ايران گرفتار بحران هويت است و اين بحران به اين دليل ايجاد شده كه سينما از مردم و غايات فرهنگي آنان دور است.»

سيد شهيدان اهل قلم، سيد مرتضي آويني

فاصله انتظاری که مردم از سینمای پس از انقلاب داشته اند، با انچه که هست؛ زمین تا آسمان است. سینمایی که ما شاهد آن هستیم نه تنها در پی نشر و بسط ارزش های ملت خود نیست، بلکه گاهي ديده مي شود بر خلاف اين ارزش ها حركت مي كند.

انتظار داشتیم سینمای ایران همچون سینمای هالیوود باشد در باب دفاع از ارزش هاي جامعه خويش و حمله به فرهنگ مهاجم. هالیوودی که لااقل از همان ارزش های باطل غربی به خوبی دفاع می کند و هالیوودی که در به چالش کشیدن مبانی نظام های دیگر، آنچنانی عمل می کند که همگان دانند و نیازی به بازگویی آن نیست.

اما سینمای ماظاهرا از هالیوود تنها عشوه های شيطاني و مثلث های عشقي را آموخته است. گویی قرار نیست بی حجابی ها و پرده دري ها، توهین به مقدسات، شبهه افکنی، تخریب نظام و در يك كلام، سكولاريسم از سينماي ايران رخت بربندد.

کسانی که شان به اصطلاح هنرمند را فراتر از آن می دانند که در مسائل سیاسی دخالت کند، این روزها و همچنین در انتخابات سال گذشته، چنان عمل کرده و می کنند که یا به سند همان گفته خودشان هنرمند نیستند و یا آنکه مقابله با نظام و ارزش های اسلامی را از همان به اصطلاح شان هنرمندی خود فراتر می دانند. در این میان اگر هم قرار باشد کسی برخلاف میل و نظر انان عمل کند، با انواع و اقسام روش ها او را بایکوت می کنند از روش های تبلیغاتی و تخریبی گرفته تا سو استفاده از نفوذ خود در نهاد های مربوطه.

طنز روزگار نیز آن است که توقع این جماعت متوقع از همگان نیز بیشتر است. از نداشتن بیمه تا فلان و فلان را از نظام مطالبه می کنند حال آنکه گویی مجمع به اصطلاح صنفیشان به جای مطالبات صنفی، جز سیاسی کاری و انحصاری کردن سینما و جلوگیری از ورود افراد متعهد به این دایره، کار دیگری ندارد.

حال در اين سينماي غربزده ، هنرمند متعهد گوشه نشين است و به جبر مافياي سينماي غربزده به كناري رفته است و با كمترين امكانات و در عين حال در بيشترين  فشار و جنگ رواني هم صنفانش ،فيلم مي سازد!

خانه سینما چندی پیش جشنی برگزار کرد که حواشی ان بسیار قابل تامل است. ظاهرا نظام متهم است که چرا به کسانی که در خارج از کشور به ساخت فیلم های غیر اخلاقی مشغولند، اجازه فیلم سازی در کشور را نداده است.

حرف های امثال اصغر فرهادی جای تعجب ندارد. اماجناب آقای عسگرپور هر چند به هر حال مدیر عامل خانه سینماست، اما از او که بار ها خود را فردی متعهد به نظام معرفی کرده است، انتظار می رفت پیش از شمقدری به مسائل مطرح شده در جشن خانه سینما اعتراض کند. هر چند اقدام آقای شمقدری وظیفه اصلی وی است و اگر از خانه سینما بگذریم، اگر هم قرار بود کسی اعتراض کند، باید معاونت سینمایی و آقای شمقدری می بود که این چنین هم شد. اما آقای عسگرپور و دوستانشان در خانه سینما، به جای اعتراض به دوستانشان و پذیرش قانون و جایگاه قانونی آقای شمقدری، به اعتراض وی اعتراض کردند.

بسیج دانشجویی دانشگاه فردوسی مشهد ضمن محکومیت مباحث مطرح شده در جشن خانه سینما، از این نهاد صنفی و هنرپيشه گان می خواهد، به جای طرح مسائل این چنینی، در جهت آرمان های ملت و دین مبین اسلام حرکت نماید و بيش از اين خود را از دامان ملت خارج نسازند كه هنرمند بدون ملتش هيچ است.

امید است در آینده شاهد سینمایی باشیم که مردم انقلابي و آرمانخواه ایران اسلامی به آن افتخار کنند و در جهان اسلام به نحو احسن مباني انقلاب را بسط دهد و در جهان غرب نيز مدافع لايقي باشد بر ارزش ها. سینمایی که از کارگردان و تهیه کننده و بازیگرش به ایران اسلامی عشق بورزند و به عنوان یک مسلمان بتوانند الگویی شایسته برای تبلیغ فرهنگ اسلامی باشند.

 

ما فقط با آنهایی کار داریم که رهرو عشقند

هو الحبیب

امشب شب عیده و شب شهادت آقا مجید پازوکی. آقا مجید لبخند را بر لبان خیلی از مادران مفقود الاثرها نشاند و خود عاقبت ستاره شد.

ما فقط با آنهایی کار داریم که رهرو عشقند

((شهید تفحص مجید پازوکی))

۱۷ مهر ۱۳۸۰ از فکه کربلایی شد.

 

قسمت هایی از دست نوشته اش که بعد از شهادت " نامه ای به خدا " نام گرفت، نگاشته است:

با سلام به بلندای آفتاب و گرمای محبت عشق؛ عشق به همه خوبی ها ، به مهدی (عج) آن ماه پنهان و خمینی روح بلند خدا که پدری خوب بود و بر خامنه ای رهبر صابران بعد از پیامبر (ص).

یا زهرا ؛ فدای مظلومیت شویم امیرالمومنین و لب عطشان حسین(ع) . ای مادر حسن و ای جده سادات ، ای حوض کوثر، ای فریاد رس عباس در کربلا ، ادرکنی ادرکنی ادرکنی ؛ الساعه الساعه الساعه ؛ العجل العجل العجل.

به حق خون علی اصغر و آه زینب ؛ به خون چشم مهدی در یوم عاشورا، خدایا هر چه از شهرت فرار کردم ، شهرت به سراغم آمد.

آیا کسی که از کاروان شهدا جامانده، لیاقت سربلند کردن دارد؟ کسی که در دریای معنویت جنگ مردود شده ، دیگر روی عرض اندام دارد که بیاید و خاطره بگوید؟

ای امام زمان عزیز، تو را قسم به خون دوستان شهید ، از ما بگذر که تقصیر کردیم.

ای پدر بزرگ ملت، مرا ببخش که کمکاری کردم و شایسته سربازی تو نبودم....

والسلام- غلام ونوکر بچه های فاطمه(س)، مجید پازوکی

خطر ساندیس ایرانی در بیروت!

هوالحبیب

خطر ساندیس ایرانی در بیروت!

جنبش سبز اسراییل در چندمین  بیانیه خود آورده است که هیچ گاه تسلیم این صحنه آرایی خطرناک نمی شود و حضور منکر هلوکاست در لبنان را فاجعه ای بشری خواند.

در این بیانیه آمده است :

جلو جلو و پیشاپیش و البته پساپیش می گوییم جمعیتی که به استقبال احمدی نژاد خواهد آمد فتوشاپه! کلیپه ! دروغه! اصلا مگه لبنان جمعیت داره ! ما خودمان آنها را کشتیم و بمباران کردیم تا حقوق بشر رعایت شود دیگر کسی نمانده است  پس جمعیت از کجا می خواهند بیاورند . حتما با اتوبوس از ایران آدم می خواهند بیاورند!

مردم هوشیار لبنان آگاه باشید، حزب الله به تبعیت از جمهوری اسلامی به  توزیع وسیع کیک و ساندیس ایرانی در خیابانهای بیروت پرداخته است که مردم را به زور به خیابان ها بکشانند تا در مراسم استقبال از احمدی نژاد حضور به هم رسانند.

آی مردم آزاده دنیا ما شصت سال است داریم به منطقه خدمت می کنیم و این آقا آرزو می کند ما از روی زمین محو شویم! این درست است آخر بیاید در کشوری بیخ گوش ما و باز یک عالم حرف پشت سر ما بزند و ما هیچ کاری نتوانیم بکنیم. عمق فاجعه آنجاست که این مخالف حقوق بشر اسراییلی می خواهد با مردی  دیدار کند که چند سال است ما را عاصی کرده است.

سید حسن نصرالله کم بود  بشار اسد کم بود که حالا  احمدی نژاد هم اضافه شد!

آی مدافعان سبز پوش حقوق بشر که با شکستن شیشه و آتش زدن سطل زباله حقوق بشر را و مدنیت را و دمرکراسی را به نمایش گذاشتید! چرا خفه خون گرفته اید و داد و بیداد نمی کنید! چرا گذاشتید این مرد با این سابقه سیاه در توهین به دوستان شما یعنی ما ! به لبنان بیاید؟

شما مگر به باراک نمی گفتید اوباما اوباما تو با مایی یا اونا؟ خوب با شماست و ما هم با اون ،پس ما هم با شما هستیم! ولی این رسمش نیست!

پس کجایند آنها که در روز قدس تهران برای ما شعار می دادند نه غزه نه لبنان؟ پس کجایند مدافعان حقوق بشر آمریکایی و اسراییلی؟ ما این همه بخاطر ندای شما اشک ریختیم، حقمان این است؟ ما به فکر رای شما بودیم، هر کار می شد کردیم تا رای نیاورد تا شما با ما دوست شوید ، حق مان این نیست که بفرستیدش کنار گوشمان آبروی نداشته ما را هم ببرد!

باز هم می گوییم که هیچ کس در لبنان منتظر احمدی نژاد نیست. این عکس های خیابان های تهران است، نه اصلا خیابان های تهران هم  نیست ، اصلا خیابان نیست، اصلا عکس نیست، شما توهم کردید که دارید عکس می بینید، همین الان های خیابان های لبنان پر است از مخالفان احمدی نژاد!

خیابان های لبنان

این هم شبکه المنار نیست. تابلو فتوشاپه

شبکه المنار

http://www.moqawama.org/

سایت حزب الله بر خلاف حقوق بشری که ما تعریف کردیم عکس احمدی نژاد را بالای صفحه خود زده است!


بنده ی خدایی کامنت برایم گذاشته بود پر از مهر و محبت و ادب مرد به زدولت اوست و زنده باد مخالف من و گفتگوی تمدن ها و خلاصه از همین حرف های روشنفکرمآبانه که قسمت آخرش را می گذارم در پی نوشت که شما هم استفاده بکنید:

آخه بچه بسيجي

منتظر روزي باشيد كه جنازهاتان بر روي درختان پايتخت آويزان است .

تنفر مردم از خودتون رو نمي بينيد . نابودتون مي كنيم . رحمي نخواهد بود .

جنبش سبز

هر کس بی تفاوت است در مسلمانی خویش شک کند!

هوالناظر

هر کس بی تفاوت است در مسلمانی خویش شک کند!

خطبه 27 نهج ابلاغه:

به من خبر رسيده كه مردي از لشكر شام به خانه زني مسلمان و زني غير مسلمان كه در پناه حكومت اسلام بوده وارد شده، و خلخال و دستبند و گردن بند و گوشواره‏هاي آنها را به غارت برده، در حالي كه هيچ وسيله‏اي براي دفاع، جز گريه و التماس كردن، نداشته‏اند. لشكريان شام با غنيمت فراوان رفتند بدون اين كه حتّي يك نفر آنان، زخمي بردارد، و يا قطره خوني از او ريخته شود، اگر براي اين حادثه تلخ، مسلماني از روي تأسّف بميرد، ملامت نخواهد شد، و از نظر من سزاوار است.

علی برای حفظ حرمت زن یهودی این چنین نهیب می زند و این صهیونیست های ملعون با زن مسلمان این چنین رفتار می کنند!

سران بی غیرت عرب هم چنان سر در آخور دارند! گویا علی 1400 سال پیش چنین روزی را می دید.

نمی دانم چه کاری از دستمان بر می آید  ولی می دانم شعار نه غزه نه لبنان این ملعون ها را خوشحال می کند  . می دانم رادیو اسراییل از اینکه عده ای در داخل کشور برایش خوراک رسانه ای درست می کنند خوشحال است .می دانم نباید کاری کنم که این ملعون ها از عملکرد من خوشحال بشوند.

میدانم اگر مسلمانی دلش خون نشود از دیدن این فیلم و بی حرمتی  نسبت به خواهر دینی اش باید در مسلمانی خویش شک کند!

آقای افتخاری به چه قیمتی دنیای خودت را فروختی؟

هوالجمیل

آقای افتخاری به چه قیمتی دنیای خودت را فروختی؟

آقای افتخاری چرا به حاشیه بروم؟ بی مقدمه بگویم. مگر دنبال درد سر می گردی؟ چرا رییس جمهور رو بغل کردی ؟ 

آقای افتخاری بیا مانند مخملباف باش. حجاب از سر زن و بچه ات بردار برو ینگه دنیا. سکس و فلسفه  بساز و به تمام اعتقادات دینی ات پشت کن. بیا برو  دست بند سبز ببند و همراه برادران مجاهدین خلق که برای رضای خدا هزار هزار از جوانان این وطن را کشتند شعار بده بر علیه ولایت فقیه. بیا اصلا قرآن را مانند  فلان خواننده جنبش سبز به سخره بگیر. چه فرقی است بین کسی که در عاشورا قرآن به آتش کشید و کشیشی که درنیویورک این کار را کرد؟ هر دو مورد تشویق حضرت اوباما قرار خواهند گرفت!  قرآن آتش نمی زنی بیا مانند مهاجرانی وزیر فرهنگ فراری! بگو چرا باید سلمان رشدی اعدام شود؟

مگر نشنیده ای آقای روشنفکر اصلاحات، گنجی را می گویم، امام زمان را قبول ندارد آن وقت تو می روی ای پادشه خوبان را می خوانی؟ می گذاری شب نیمه شعبان صدا و سیما از تو سرود پخش کند؟ خجالت نمی کشی؟

آقای افتخاری تو به چه قیمتی دنیای خودت را فروختی که صدای مناجاتت از شبکه قرآن رژیم آخوندی پخش شود؟ آیا آخرت اینقدر می ارزد که دنیای خودت را فروختی؟

آقای افتخاری ماهواره داری؟ اصلا بی بی سی رو نگاه می کنی؟ بد است بروی لندن بغل عطاالله بشینی در استدیو بی بی سی و بگویی جمهوری اسلامی باید سرنگون شود. آخر این چه کاری است که می کنی؟ چرا صداو سیمای جمهوری اسلامی باید تصنیف هایت را پخش کند. تو لب تر کن بی بی سی و voa با افتخار پخش خواهند کرد صدای افتخاری را . تو فقط بگو از این مردم و نظام و انقلاب خسته شده ای من ضمانت می کنم شبکه فارسی وان هم بیست چهار ساعت به تو آنتن می دهد!

مگر بد است بروی واشنگتن  رو به روی دوربین بشینی و فحش بدهی و جیبت را پر پول کنی. تو فقط لب تر بکن و بگو  من در ایران زیر فشارم، شیرین عبادی صدتا بیانیه می دهد در حمایتت . اصلا خود اوباما می آید در بی بی سی فارسی می گوید من با شنیدن سخنان مستر افتخاری اشک د رچشمانم جمع می شود چرا رژیم جمهوری اسلامی او را تحت فشار گذاشته ؟

تا کی می خواهی برای دل مردمی بخوانی، که در مانور اشرافیت، مستضعف خوانده می شوند  که نه بهتر بگویم اصلا داخل آدم به حساب نمی آیند . باور کن خبرنگاران خارجی له له می زنند تو بگویی جمهوری اسلامی بد است و تو  انگار نه انگار می روی برای شهدا سرود می خوانی؟

کدام شهید ؟ مگر نشنیده ای که دوستان مهاجرانی در بی بی سی گفته اند جمهوری اسلامی جوانان را به زور به جلوی گلوله و توپ می برده است؟

آقای افتخاری  مگر شما هنرمند نیستی؟ مگر نمی دانی هنرمند باید نسبت به اعتقادات دینی خودش پایبند نباشد؟اصلا نباید اعتقاد دینی داشته باشد!  مگر ندیدی معتمدآریا و فراهانی رو که نشان دادند هنرمندند. مگر ندیدی موقع انتخابات همه ی هنرمندان سبز پوش شده بودند؟ و برایم جوای سئوال بود که چرا آمدی در اصفهان و همان روزی که خاتمی هم آمده بود ، به جایی که بروی پیش او رفتی بین  مردم حامی احمدی نژاد ، آواز خواندی؟

انتخاب سخت نیست. آخرت و دین و نماز و روزه سخت است دیگر . قبول  کن سخت است. این دین برای خودش شهادت دارد که می دانی همان خشونت است. بیا این طرف آب، دنیای عشق است و حال و پلورالیسم و آزادی و حقوق بشر و ....

خودت بگو کدام آسان تر است؟

انتخاب دنیا یا آخرت؟


پ.ن.۱: طی یکی دو ماه گذشته در حق استاد افتخاری بسیار جفا شده است. این مطلب تقدیم استاد افتخاری که سالیانی است صدای ایشان در شادی و غم ها همراه ایرانیان است.

http://ostad-eftekhari.com/index.php?option=com_content&task=view&id=298&Itemid=3

آقای فرهنگ و آقای ورزش دست پخت خودتان است!

هو العالم

آقای فرهنگ و آقای ورزش دست پخت خودتان است!

اشتباه از خودمان است. از رسانه ی خودمان! از رادیو و تلویزیون خودمان! از مجله و روزنامه خودمان! از ارشادمان که نام اسلامی را به زور یدک می کشد!

اشتباه از ماست که معیار برتری را گذاشتیم مدال آوری و سیمرغ گرفتن و لوح زرین گرفتن! به هر کس که روی سکو رفت و مدالی گرفت گفتیم قهرمان! به هر کس که فیلمی ساخت و بازی کرد گفتیم هنرمند! از اول انقلاب تا کنون پول خرج کرده ایم که فلان حضرت آقای ورزشکار را بکنیم الگوی نسل جوان! فلان بازیگر را بکنیم چهره ی فرهنگی!

از ماست که برماست!

آقای مدیری که امروز نارحتی و به حق هم از جشن خانه سینما نارحتی! فکری بکنید. تا آنجا که من می دانم معیار برتری تقوا بود. ان اکرمکم عند الله اتقاکم. برای همین برونسی می شد فرمانده تیپ! همت می شد فرمانده لشگر! دیگر کسی کاری نداشت برونسی همان اوستا عبدالحسین بنای مشهدی است.

وقتی معیار شد بازیگری و زیبایی چهره! پرده های سینمایتان هم می شود تبلیغ ضد دین! اگر واقعا دردتان آمده است یک فکری کنید. آقای مدیر ورزش به اعضا تیم ملی فوتبال می گوید شما باید ژیگول ترین ها باشید! یکی نیست بگوید که آقای مدیر اصولگرا همین طور نگاه کردید که قهرمانتان روزه خواری می کند! بجای این که اینقدر به فکر قهرمانی باشید اگر کمی به فکر پهلوانی بودید وضعیت فرهنگی ورزشکاران بهتر می بود و دیگر نیازی نبود برای مدل موی و ابروی آقایان ورزشکار قانون وضع کنید و بین صحبت های آنان بوق ممتد بزارید ! و هر روز بترسید که نکند سی دی فلان پارتی شبانه ی آنها در نیاید!!!

آقای فرهنگ کشور اشتباه کردید البته اگر بی غرض بوده و گرنه خیانت کردید که در این سی ساله به جای آنکه همت و باکری و خرازی و کاوه و زین الدین و ... هزار هزار شهید و قهرمان واقعی این آب و خاک را الگو کنید حضرا ت ورزشکاران و بازیگرها را الگو کردید.

آقای صداو سیما نود درست کردید و یک برنامه درست نکردید که جوان ایرانی با رغبت دنبال کند که کاوه که بود و  چه کرد! محمود کاوه را اگر نشان می دادید قهرمان های ساختگی و تو خالی شرق و غرب از سکه می افتادند پیش چشم جوان ایرانی!

آقای فرهنگ کشور،  فلان بازیگر زنی که امروز رفته است خارج از کشور در همین دوران سی ساله انقلاب رشد کرده و به همت همین سینمای جمهوری اسلامی معروف شده است، اگر امروز سقوط کرده شما باید جواب بدهید که با پول مردم چه ساختید!

معتمد آریا و ابطحی

آقای دانشگاه کشور، نفر اول کنکور هم نمی تواند الگو باشد برای جوان ایرانی.ولی  اگر نفر اول کنکورتان شهید احمدرضا احدی رتبه اول کنکور پزشکی سال 1364 بود  الگویش کنید و عکسش را به در و دیورا بزنید که شهید احدی در آخرین نوشته ی قبل شهادتش نوشت:

« چگونه می توانیم در شهرمان بمانیم وفقط درس بخوانیم . چگونه می توانیم در ها را به روی خود ببندیم و چون موش در انبار کلمات کهنه کتاب لانه بگیریم ؟ کدام مسئله را حل می کنی؟ برای کدام امتحان درس می خوانی؟ به چه امید نفس می کشی ؟ کیف و کلاسورت را از چه پر می کنی؟ از خیال ، از کتاب ، از لقب شامخ دکتر یا از آدامسی که هر روز مادرت در کیفت می گذارد ؟

کدام اضطراب جانت را می خورد ؟ دیر رسیدن به اتوبوس ، دیر رسیدن سر کلاس ، نمره گرفتن؟ دلت را به چه چیز بسته ای؟ به مدرک ، به ماشین ، به قبول شدن در حوزه فوق دکترا ؟"صفایی ندارد ارسطو شدن،خوشا پر کشیدن ،پرستو شدن»

اگر امروز هم به این نتیجه برسید که نه قهرمان ورزشی بودن و نه بازیگر سینما بودن باعث برتری نیست باز هم دیر نیست . اگر بازیگر هم افتخار کرد که برای دین و ایمانش بازی می کند و ورزشکار ما چون روی سکو میرود فراموش نکند قهرمان واقعی کیست، روی سکو همچون بهداد سلیمی از شهدا یاد کند با اینکه با ظاهر قوی ترین مردم جهان است،  آن وقت قدمی پیش رفته ایم که آنچه باعث برتری است ایمان و تقواست.

آقایان فرهنگی کشور به پیام رهبر انقلاب دقت کنید که برای چه از سلیمی تشکر کرده است و شما به دنبال چه هستید:

«ضمن تبريك پيروزي افتخار آميز شما، از اينكه نام شهداي عزيز را بعد از پيروزي گرامي داشتيد، صميمانه تشكر مي‌كنم»

بهداد سلیمی پهلوان ایرانی

حال آقای شمقدری همین جسارت شما در نوشتن آن نامه ستودنی که با انا لله و انا الیه راجعون شروع کردید ولی کافی نیست و باید  قدم بعدی را بردارید. کسی را الگو کنید که با خونش حقانیت راهش را نشان داده است.

آقای فرهنگ و ورزش تنها به مسئولین فعلی بر نمی گردد که در واقع بیشتر خطابش به  مسئولین قبلی است. جای شکر که آقای شمقدری و حسینی باز این شهامت را دارند که محکوم کنند. دیگران که همین را هم نداشتند که هیچ حتی مانند مهاجرانی خود عامل فتنه بودند

دست نوشته شهید احمدرضا احدی رتبه اول کنکور پزشکی سال 1364  در ادامه مطلب

ادامه نوشته

مرد برگشت ولی ...

هو الحبیب

تراوشات یک ذهن آشفته  است که می خوانید که ادعای شعر و شاعری ندارد :

 

مرد برگشت ولی چفیه اش رنگین بود

سرخ ولی سرخ تر از لاله ی خونین بود

 

عهدش هر صبح به اشکش مهمور

کامش شکرین تر ز شهد شیرین بود

 

تنش گلزار شقایق ، پر خون

جای جایش ز گلوله  سیمین بود

 

مجنون شده بود و پی لیلا می گشت

از سفر آمده بود ، مُشکین بود

 

گفتند که نامش بنویسد شهید

شهیدی که پایبند آن عهد دیرین بود

شهید

 غسالخانه هم بازیچه مدرنیته شد!

 هو الحی

  غسالخانه هم بازیچه مدرنیته شد!

قدیم ها رسم بود که اگر فردی به رحمت خدا رفت ، پس از آنکه جنازه اش را غسل دادند، جنازه را به منزل ببرند و در محل زندگی اش تشییع کنند و بعد ببرند به سمت قبرستان! در مسیر تشییع ، جنازه را چند بار بگذارند و بردارند و اعلام کنند مسلمان بودن میت را با لا اله الا الله گفتن و هنگام دفن مستحبات را انجام دهند و دعایی بخوانند و ذکر مصیبتی بر شهید کربلا و ...

مدرنیته و زندگی شهری این روزها بر همه احوالات ما تاثیر گذاشته است. حتی مرگ ما هم متاثر از آن است. سنت های غلط و غیر دینی و گاه ضد دینی در مراسمات ما و مجالس ترحیم وجود دارد. دیگر امروز از تشییع جنازه در شهر ها و محله به سبک گذشته خبری نیست چرا که روانشناس وطنی غربزده تشخیص داده است افسردگی می آورد یاد مرگ! ولی فراموش کرده است این کلام امام صادق را که فرمود:

یاد مرگ، شهوات نفس را بمیراند و ریشه‎هاى غفلت را بخشكاند و باور قلب را به وعده‎هاى خداوند قوى و طبع انسان را لطیف كند و نشانه‎هاى هوى و هوس را مى‎شكند و آتش حرص و طمع را خاموش كند و دنیا را (نزد بنده) حقیر نماید.

امروز قبرستان را دور از شهر می سازند! صدا و سیما و سینما و رسانه وظیفه اشان گویی  ایجاد غفلت است و فراموشی از سرانجام آدمی! به راستی اگر مردم با یاد مرگ بودند خیلی از مشکلات امروزی که گریبانگیرش هستیم بر طرف نمیشد؟

جوانانی که امروز از انها به عنوان قهرمانان این آب و خاک یاد می شود هر کدام قبری داشته اند در بیابان های جنوب که خلوتگاه شان بوده است با حضرت حق در دل شب برای راز و نیاز شبانه! که همان ها شوخ ترین ها بودند و شجاع ترین و مرد ترین ها!

متاسفانه شهرداری مشهد با افتخار اعلام می دارد برای اولین بار در کشور سیستم مکانیزه غسل میت را می خواهد اجرا کند و دیگر میت بدون دخالت مستقیم انسان غسل داده می شود! من نمی فهمم که  قدیم ها می گفتند مستحب است که هر مسلمان هفت مومن را غسل میت دهد پس چه شد!

امروز که به جای تشییع جنازه ، میت را با آمبولانس از بیمارستان به قبرستان می برند، فردا هم گذاشتن در قبر و تلقین و سنگ لحد را هم مکانیزه می کنند و با ویدئو کنفرانس برایتان پخش می کنند و شما روی مبل لم داده اید و می بینید مراسم خاکسپاری را!   به جای قرآن هم چون صوت محزون دارد و افسردگی می آورد یک دقیقه سکوت کنند  تا جامعه زیاد دچار افسردگی نشود!!!

حال یکی بیاید به این صدا و سیمای  و سینمای جمهوری اسلامی بگوید گه چقدر توصیه شده ایم به زیارت اهل قبور و سبقت گرفتن برای شرکت در مراسم ختم نسبت به شادی! و یاد مرگ! و شما چقدر تلاش می کنید مردم را خدایی نکرده یاد مرگ بیاندازید؟!!!

 

اصل خبر: مديرعامل سازمان فردوس‌هاي شهرداري مشهد از آغاز شستشوي مكانيزه اموات از آذرماه جاري خبر داد.به گزارش شهرآرا، سيدكمال‌الدين شاه‌چراغي روز گذشته در نشستي خبري با بيان اين خبر افزود: تمامي مراحل براي آغاز شستشوي مكانيزه اموات طي شده و در حال حاضر ساختمان ويژه آن در مجاورت سردخانه بهشت‌رضا(ع) در حال بهسازي است.

وي ادامه داد: از آذرماه سال‌جاري، ديگر شستشوي اموات به‌صورت دستي انجام نمي‌شود و همه اموات مشهدي با دستگاه شستشوي مكانيزه غسل داده خواهند شد.

شاه‌چراغي درخصوص مزاياي دستگاه شتسشوي مكانيزه اموات اظهار داشت: شستشو به‌وسيله غسال علاوه بر اينكه بر روي روان اين افراد تاثير منفي دارد، ممكن است به دليل خستگي و يا به هر علت ديگري درست انجام نگيرد و اين امر كه اموات به‌صورت درست غسل داده نشوند، صورت خوشي ندارد. وي ادامه داد: اين دستگاه، اموات را در 15دقيقه با كم‌ترين مصرف آب، غسل مي‌دهد كه هم از نظر زماني و هم صرفه‌جويي در مصرف آب تاثير به‌سزايي دارد.

شاه‌چراغي عنوان داشت: از آذرماه، شتسشوي مكانيزه اموات با يك دستگاه شروع مي‌شود و پس از آن، دستگاه ديگري نيز آماده بهره‌برداري مي‌شود.مديرعامل سازمان فردوس‌ها شستشوي مكانيزه اموات را براي نخستين بار در كشور ذكر كرد و گفت: غسال‌ها بر درستي انجام كار اين دستگاه نظارت خواهند داشت


 پ.ن: ان شالله طوری بمیریم که نه جسمی  باقی بمونه و  نه دیگه نیاز به غسل و کفن داشته باشیم! ولی اگر به مرگ طبیعی رفتیم از این دنیا همین جا وصیت می کنم یک مومنی پیدا شود ما را غسل دهد و به این دستگاه واگذار نکند!

تلخی عمر به شیرینی مرگ آکنده است

چه سرانجام خوشی اخر دنیا دارد