دفاع از قران به سبک بی بی سی!

دفاع از قران به سبک بی بی سی!


تری جونز، کشیش تندروی آمریکایی با آتش زدن قرآن کریم در آمریکا در سال گذشته موجی از خشم و اعتراضات را کشورهای مختلف اسلامی به پا کرد، از جمله در کشور ایران هم اعتراضات گسترده ای بر پا شد.


 اما این کشیش تندرو در سال جدید هم بار دیگر اقدام به آتش زدن قرآن کرد و فضای رسانه ای جهان را بار دیگر به سمت خودش معطوف کرد.

حتی شبکه ی معلوم الحال استعمار پیر، بی بی سی، به قلم فردی معلوم الحال تر، اکبر گنجی، به نقد حرکات تری جونز می پردازد(و البته از فرصت استفاده کرده و دوباره بعضی اعتقادات اسلامی را به سخره گرفت).

مجموع این اتفاقات می شود موج تظاهرات مردمی در افغانستان و کشته و زخمی شدن تعداد زیادی افغان در این اعتراض! و اینکه اوباما و کرزای چند بار با هم صحبت کرده اند که تندروی بد است و محکوم است!

اما در این بین امریکایی ها سودی بردند که با سابقه ای که از آنها موجود است باید احتمال با برنامه ریزی قبلی بودن برنامه را زیاد دانست!

در حالی که لشگر سعودی وارد خاک بحرین شده است و مساجد تخریب میشوند و به آتش کشیده می شوند و در این بین تعداد بسیاری از قرآن ها در آتش کفر آل شیطانی سعود می سوزد، دم از کسی در جهان اسلام بر نمی اید و بی بی سی هم در محکومیت آن مطلب نمی نویسد.

در این سناریو است که دشمن خودش قرآن آتش می زند و خودش هم در محکومیت آن صحبت می کند تا افکار عمومی مردم را از پشت پرده ی حضورش در بحرین به یک کشیش دیوانه منحرف کند تا در بحرین قرآن و مسجد و مسلمان را با هم آتش بزند و دم از کسی بلند نشود!


برای بحرین کاری باید کرد(دانلود)

برای بحرین کاری باید کرد(دانلود)

به همت بچه های تشکل های دانشگاه های مشهد قرار است مجموعه فعالیتهایی در مورد حمایت از مردم مظلوم بحرین و یمن و ... انجام شود  که از جمله ی آنها بروشوری است که شامل صحبت های حضرت اقا و مراجع معظم تقلید و درخواستی مبنی بر تحریم عمره از سوی مردم است
بروشور بدون لوگو فرستاده شده است که بتوانید در هر جایی که خواستید پخش کنید
ان شاالله که شاهد پیروزی مردم مظلوم منطقه باشیم که اینده از آن متقین است


دانلود




















دانلود

















آیا حجمان قبول است؟

صف طولانی برای حج و خواهش و تمنای مسئولین به خادم الشیاطین

آیا حجمان قبول است؟

بحرین امروز به دست مزدوران سعودی به خاک و خون کشیده شده است و مسئولین آل سعود هر روز به شکلی به تهدید و توهین علیه جمهوری اسلامی دست می زنند! مساجد را ویران می کنند و زن مسلمان را بازداشت می کنند و کاش اخباری که از بحرین می رسد در مورد سرنوشت دختران و زنان مسلمان دروغ باشد که ...!


اما مردم ایران برای رفتن به عمره صف بسته اند و مسئولین عربستانی هم هر روز به بهانه ای ویزا را صادر نمی کنند تا مسئول مربوطه در جمهوری اسلامی برود از او خواهش کند و التماس کند که بگذارید مردم ما به حج بروند!
کجای مسلمانی است که ما به دور خانه ی خدا بگردیم و دم برنیاوریم و کاری نکنیم برای بنده های همان خدا، که توسط ناکسانی که به نا حق خودشان را خادم الحرمین نامیده اند به شهادت می رسند! 

عمره را که سفر مستحب است آیا نمی توان تعطیل کرد تا حداقل مردم بحرین بدانند هم کیشانشان در ایران اگر نمی توانند کمک مستقیم به آنها بکنند این چنین یاریشان دادند! و البته چه بهتر خواهد بود که حاجی ایرانی به عمره برود و در آنجا که اجتماع عظیم امت رسول الله است فریاد مظلومیت مردم بحرین را به همه ی مسلمانان برساند و فریاد برائت از مشرکین و مزدورانشان را سر بدهند در حالی که هم خرید سوغات از آن کشور را تحریم کرده و مسلمانان کشورهای دیگر را نیز ترغیب می کند! اما حال که تجربه ی سال ۶۶ را داریم که خائن الحرمین سعودی آنقدر سفاک و جلاد هست که زائرین حرم امن الهی را هم به خاک و خون بکشد(چون می داند حقوق بشر فقط برای دشمنان صهیونیستهاست و با او کاری ندارد! ) پس همان بهتر که عمره را تعطیل کنیم!
و نگوییم که حج را نمی توان تعطیل کرد! 

سئوال من این است کسانی که در سال ۶۰ هجری به حج رفتند و آن هم حج واجب نه عمره، آیا حجشان درست بود در حالی که امام زمانشان احرام کربلا بسته بود؟ آیا قربانی آنها در منا قبول شد، یا قربانی حسین در کربلا؟ آنها حاجی شدند یا کاروان عاشورا؟


بحرین سال 90

مکه سال 66


چرا ساکتی سلمان؟

 هوالشاهد

چرا ساکتی سلمان؟

مقداد،

 به پا خیز که بسته اند دستان علی را

میثم ،

جرم شده است بار دیگر حب علی

نخل های بحرین خونین شده است این روزها

عمار،

پدر ومادرت هنوز زیر تازیانه ی ابولهب اند و ابوجهل

در میدان لولو شهید کردند سمیه را

در زندان تکه تکه کردند یاسر را

ابوذر،

کسی نیست فریاد بزند بر سر شیوخ نفتی

کسی نیست استخوان بکوبد بر سر مفتی های کذاب

تلویزیون معاویه سانسور میکند اخبار را!

عمرعاص طرح برده شورای شیوخ نفتی

که علی(ع) نقض کرده  حقوق بشر  را

بلال ،

ماذنه ای نمانده که اذان بگویی  دیگر!

خائن الحرمین امر کرده است به آل صهیون

جز مسجد ضرار ،خراب کنند همه را

 تا اذان  را به وقت واشینگتن بگویند

و نماز را به  سوی تلاویو!

سلمان ،

 عرب جاهلی هنوز به دین ابوسفیان هاست

هنوز در دعوای عرب است و عجم

هنوز بعد 1400 سال باور ندارد که

 ان اکرمکم عندالله اتقیکم

اما تو چرا ساکتی؟

مگر تو هم به درد عرب جاهلی دچاری؟

مگر تو هم به مکتب اسلام ایمان نیاوردی؟

نکند تو هم ناسیونالیست شده ای؟

تو را سلمان خوانده اند ، نه روزبه!

سلمانِ پیرو علی

ساکت نمی نشیند پیرو علی !

اما نه! باور نمی کنم!

پیامبر گفت تو منا اهل بیتی!

نهیبی بزن بر ما!

ایران هنوز فاطمیه نرسیده است

بحرین اما

فاطمیه زودتر رسیده است گویا!

چقدر کوچه دارد بحرین!

چقدر در، سوخته این روزها!

همه جا  بیت الاحزان شده است!

اما آل ابلیس گفته:

گریه ممنوع !

عزادرای هم!

آنها حتی از گریه هم ترس دارند!

پدرانشان هم از گریه فاطمه ترس داشتند در مدینه!

از گریه زینب در کوفه!

از گریه رقیه در شام!

کوچه فاطمیه به میدان عاشورا می رسد!

نکند دیر به کربلا برسیم!

 

تشكل‌هاي دانشجويي مشهد: چرا حج عمره تحريم نمي‌شود؟

تشكل‌هاي دانشجويي مشهد: چرا حج عمره تحريم نمي‌شود؟

بسیج دانشجویی دانشگاه‌هاي فردوسی، علوم پزشکی، آزاد، پیام نور، جامعه اسلامي دانشگاه‌هاي فردوسی و علوم پزشکی و انجمن اسلامی دانشگاه پیام نور


هنوز خاطره ی تلخِ قتل عام مردم غزه در جنگ 22 روزه را به دست رژیم اشغالگر و نژاد پرست اسراییل که با چراغ سبز آل سعود ملعون، انجام شد فراموش نکرده ایم و هنوز حمله ی نظامی مزدوران سعودی به مردم مبارز یمن را از یاد نبرده ایم و هنوز داغ دل امام عزیزمان در کشتار حاجیانِ حرم امن الهی زنده است که امام امت فرمود: «آنها می دانند كه امروز حرم، حرم است اما نه برای ناس، كه برای امریكا! و كسی كه به امریكا لبیك نگوید و به خدای كعبه رو آورد سزاوار انتقام خواهد شد.» و آل سعود ملعون همان خائن الحرمین الشریفین است نه خادم الحرمین! که آل سعود بیشتر نوکری آمریکایی ها و اسراییلی ها را کرده است و برای جهان اسلام جز ظلم و کشتار و قتل عام ثمره ای نداشته است. رژیم سفاک سعودی امروز در مقابل خیزش مسلمانان در کشورهای مختلف، شده است پناهگاه دیکتاتورهای فراری و چماق غرب برای فرونشاندن قیام امت رسول الله.

امروز جهان اسلام از وجود ابولهب ها و ابوجهل ها رنج می برد و عمارها و بلال ها در زیر شکنجه‌ی عرب جاهلی قطعه قطعه می شود؛ آل سعود دیگر جای هیچ گونه مسامحه ای نگذاشته است. چگونه یک مسلمان این روزها با خیالی آسوده به حج عمره برود در حالی که آل سعود برادرانش را در بحرین به خاک و خون کشیده است؟ چرا زائران خانه‌ی خدا با تحریم خرید هرگونه جنسی از عربستان اعتراض خود را نشان نمی دهند؟ چرا در طواف دور کعبه فریاد هیات من الذله سر نمی دهند تا حداقل بی تفاوت نسبت برادرن‌شان در بحرین و یمن نباشند؟ چه ایرادی دارد که حج عمره در اعتراض به جنایات سعودی تحریم شود تا در حالی که نمی توانیم در کنار برادران بحرینی خود باشیم، حداقل دل آن ها را شاد کنیم که مسلمانان جهان با آنها همدل هستند و همگام؟ چرا دانشگاه های جهان اسلام سکوت پیشه کرده است؟ امروز که رسانه های عرب جاهلی بحرین را رها کرده اند تا آل خلیفه و آل سعود، این دو برادر شیطان، دست به هر جنایتی بزنند وظیفه امت اسلامی است که فریادش را آنقدر بلند کند که پایه های کاخ های آمریکایی آل سعود به لرزه بیافتد!

دانشجویان در مشهد و تهران با تجمع در مقابل کنسولگری و سفارت این رژیم آمریکایی خشم خود را به نمایندگان این رژیم نشان دادند و هر چند در این مسیر متاسفانه دچار صدماتی شده و عده ای بازداشت شدند، لیکن انتظار ما از مسئولین انتظامی و قضایی این است که شور انقلابی جوانان را درک کرده و بدانند همه در مقابل دشمنی مشترک ایستاده ایم؛ و ان شاالله به زودی مشکلاتی که برای جمعی از دانشجویان انقلابی در این تجمعات پیش آمده است، رفع شود. ما تشکل های دانشجویی ضمن حمایت از حرکت آنها به آل سعود قاتل و آل خلیفه مزدور اعلام می داریم که صدماتی که در راه دفاع از مردم بحرین می بینیم، در مقابل صحنه های عاشورایی که امروز در خیابان های منامه رخ می دهد، چیزی نیست! به گفته‌ی حضرت روح الله روزی برسد که «انشاءاللّه ما اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از امریكا و آل سعود برطرف خواهیم ساخت و داغ و حسرت حلاوت این جنایت بزرگ را بر دلشان خواهیم نهاد، و با برپایی جشن پیروزی حق بر جنود كفر و نفاق و آزادی كعبه از دست نااهلان و نامحرمان به مسجدالحرام وارد خواهیم شد.»

مسئولین سیاست خارجه جمهوری اسلامی باید تعارف را با آل سعود کنار بگذارند . امروز امت اسلامی در کشورهای مختلف به پا خاسته است و چشم امیدشان به ایران اسلامی است که سی سال است در مقابل زور گویی امریکای جهان خوار ایستاده و یک تنه از حق ملت فلسطین دفاع می کند. نباید با اقداماتی مانند دعوت از عبدالله اردنی امت اسلامی را دلسرد کرد. امروز مسئولان جمهوری اسلامی باید با ادبیاتی صریح و انقلابی همانند امام راحل و رهبر انقلاب با دیکتاتورهای آمریکایی منطقه برخورد کنند. ان شاالله که به زودی ثمره ی خون شهدای مظلوم بحرین و لیبی و یمن به بار خواهد نشست و جهان اسلام از لوث آمریکا و نوکرانش پاک خواهد شد.


شبکه خبر دانشجو

رجانیوز


شور انقلابی دانشجویان دهه چهارم انقلاب

 

شور انقلابی دانشجویان دهه چهارم انقلاب

امروز بعد از گذشته سه دهه از عمر انقلاب اسلامی که با داعیه دفاع از مظلومین و مستضعفان در جهان به دست مردمان انقلابی دهه پنجاه و شصت خلق شد، شاهد آن هستیم که جوانان دانشجوی انقلابی در واکنش به اتفاقات پیرامونی نظام جمهوری اسلامی حساس و پیگیر هستند و حتي جلوتر از مسئولين و خواص جامعه حرکت مي کنند.فتنه سال 88 اگر يکي از اين نمونه باشد، حتما حمايت از خيزش و بيداري اسلامي جهان عرب نيز نمونه ديگر آن است.

و يا اینکه در زمان حمله رژیم صهیونیستی به غزه، دانشجویان با برگزاری تجمعات اعتراضی و تحصن در فرودگاه ها نشان می دهند همانند جوانان انقلابی پنجاه و هفت آرمان های انقلاب و امام راحل برایشان دارای ارزش است جای بسی شکر و امیدواری دارد.

این روزها که رژیم سفاک بحرین با همکاری آل سعود ملعون به قتل عام شیعیان بحرین می پردازد دانشجویان انقلابی با برگزاری تجمعات اعتراضی و بیانیه های تند انقلابی مواضع خود را نسبت به وقایع جهان اسلام بیان می دارند و این جای شادمانی است که انقلاب اسلامی همچنان روند رو به جلوی خود را ادامه می دهد.گرچه برخي از مسئولين با تحليل هاي سطحي قيام مردم عرب را تحت تدبير و هدايت آمريکائي ها مي دانند و حاضر نيستند نقش تاريخي خود را در اين برهه حساس بازي کنند.در اين رابطه حرفها زياد است که بماند براي بعد.

اما در کنار این روحیه های انقلابی گاه مسائلی پیش می اید که فضا را متشنج می کند، مانند اتفاقاتی که در روزهای اخیر در مقابل کنسولگری عربستان در مشهد و در مقابل سفارت این کشور در تهران رخ داده است.

جوانان انقلابی با توجه به روحیه انقلابی و ارمانی خود و بر اساس غیرت دینی اشان که نمی توانند در قبال کشتار برادران دینی اشان در بحرین سکوت کند، شروع به اعتراضاتی می کنند که گاه با نیروی انتظامی که بر اساس قانون موظف به حفاظت از این چنین مکان هایی است به درگیری می انجامد.

در این شکل اتفاقات باید هم جوانان دانشجو و هم نیروهای جان بر کف نیروی انتظامی نکاتی را مد نظر داشته باشند که مسائل حاشیه ای این تجمعات جای محور اصلی را نگیرد.

دانشجویان باید الزامات قانونی حفاظت از این چنین مکان هایی را که بنا به مصلحت بر عهده نیروی انتظامی است درک کند؛ فی المثل علاوه بر اینکه استفاده از کوکتل مولوتف هم می تواند برای تجمع کنندگان و هم سربازان نیروی انتظامی خطرناک باشد، به آتش کشیدن این چنین مکان های که در عرف دیپلماتیک جزو خاک آن کشور حساب می شود می تواند تبعاتی منفی برای کشور خودمان و هم مردم بحرین داشته باشد! و رسانه های هم پیمان با آل سعود با وارونه جلوه دادن رسانه ای وقایع، به مظلوم نمایی بپردازند، در صورتی که می توان با انجام فعالیت هایی دیگر همین مقصود انقلابی را هم محقق کنیم، مانند تغییر نام خیابان منتهی به سفارت به نام یکی از شهدای بحرین، زدن نمایشگاه عکس از جنایات آل سعود در مقابل سفارت و ...

اما در کنار انتظار از دانشجویان برای درک تبعات یک اقدام احساسی، نیروی انتظامی هم باید با سعه صدر با تجمع کنندگان برخورد کند و بداند اگر حرکت تندی هم انجام می شود از سر درد و دلسوزی برای اسلام و انقلاب است و نباید با برخورد های امنیتی و انتظامی تند، فضا را بیشتر ملتهب کرد.

نباید فراموش کرد که وظیفه دانشجویان تجمع اعتراض آمیز است نسبت به خیانت ها و جنایت های سفاکانی مانند آل سعود، و وظیفه ی نیروی انتظامی هم حفظ نظم و امنیت شهر و بالخصوص سفارت خانه هاست.

هر دو گروه موظف به تکلیف اند، و در کنار هم در جهت اعتلای کشور و نیل به اهداف عالی آن عمل می کنند، فلذا به شرط الهی بودن نیت ها هر دو گروه داری اجر و پاداش الهی هستند. پس چه بهتر که با پرهیز از این چنین مسائلی که می تواند حاشیه مراسم را پررنگ تر از متن بکند، بر دستاوردهای خبری و رسانه ای این چنین وقایعی مخصوصا در خارج از کشور افزود.


http://www.jahannews.com/vdca0un6y49nie1.k5k4.html

 

حجت مقبول آقای خادم الشیاطین!

هو العادل

حجت مقبول آقای خادم الشیاطین!

 

حجت مقبول آقای خادم الحرمین!

هنوز به دور کعبه ی جاهلیت طواف می کنی؟!

یا که نه!

کعبه را با خانه ی سفید اوباما اشتباه گرفتی؟

تو اگر خادم هم باشی خادم الشیاطینی نه خادم الحرمین!

خادمِ شیطان بزرگی و نوکر ِتوله اش اسراییل!

آقای خادم الشیاطین، طوافی که به دور White House  باشد

عید قربانش هم به مسلخ بردن مردم بحرین است و یمن!

تو صیغه ی برادری خواندی!  با شیخ حمد آل صهیون

سگ زرد برادرت است آقای  شغال آمریکایی!

هر دو قاتل اید! آل خلیفه و آل سعود ندارد!

همه فرزند نامشروع سامری هستید و از تبار قابیل!

یزیدید و شمشیر شمر به دست گرفته اید برای بریدن سر حسین(ع).

نه شیعه اید و نه سنی حضرت خادم الشیاطین!

شما ذبح کردید غزه را

و حمام خون کردید لبنان را

و  سرخ کردید مروارید سفید بحرینی را !

میدان لولو را ارض کربلا کردید در یوم عاشورا!

اسبهایتان را نعل اسراییلی کردید برای تاختن بر امت رسول،

از لیبی تا یمن،

 از یمن تا بحرین!

فرقی نیست بین آل سعود و آل خلیفه! هر دو نامبارکند مانند فرعون مصر!

صم بکم عمی فهم لا یعقلونند این جماعت شکمباره نفتی خلیج نشین!

از سیروا  فی الارض فقط فاصله آشپزخانه را فهمیدند تا دبلیوسی را!

ندیدند سونامی را

و غرق شدن فرعون را ،

سونامی  برخورد عصای موسی بود با نیل!

نیروگاه فوکوشیما همان مگسی بود که نمرود را به درک فرستاد!

یعقوب را  یکی دلداری دهد،

دریدند پیرهن یوسف را

گرگ های سعودی در بحرین

گرگ های ژنرال دیوانه در لیبی

گرگ های ناصالح در یمن

و گرگ های آمریکایی در عراق!

چه می رود بر قلب پیامبر که شما مسلط شده اید بر امتش!

به رقص آمده اند بوزینه ها بر سر منبرها !

پای منبرتان مشق می کند ضحاک ، سفاکی را!

 بس که کشتید تا پیاله های خونتان پر شد

گیلاسهای خونتان را برای سلامتی پرز به هم بزنید

در بزم خون شیطان ها!

اما بدانید

امروز ابابیل ها به پا خاسته اند برای سنگباران سپاه ابرهه

و بریدن دستان ابولهب !

تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ

 

 

 

 

آخرین مهره دومینوی عربی

هو الحبیب

آخرین مهره دومینوی عربی

قرار است شبکه خبر دانشجو (www.snn.ir ) ان شاالله هر هفته یک نشریه به نام خونبها  با رویکرد تحلیلی منتشر کند. شماره اول هم این هفته برای دانلود بر روی سایت قرار گرفت. با دانلود و چاپ آن در  دانشگاه خود و مساجد محله تان به توزیع بیشتر آن کمک کنید.

دانلود خون بها


ملک عبدالله و بوش

آغاز دومینوی کشورهای عربی به نوعی نقطه پایان آن را هم نشان داد. دومینو از تونس و با فرار بن علی به عربستان آغاز و با زمزمه های فرار مبارک به عربستان ادامه پیدا کرد، هر چند این اتفاق نیافتاد و مبارک بعد از سقوط، به گفته ی شواری نظامی حاکم بر مصر در حبس خانگی به سر می برد ولی مطرح شدن گزینه ی عربستان برای مقصد فرار جالب توجه بود.

زمانی که موج دومینو به بحرین رسید اینبار دیگر حاکم آل خلیفه به جای فرار کردن به عربستان از حاکم سعودی در خواست کمک کرد تا نظامیان عربستان در کنار دیگر مزدوران آل خلیفه دستشان به خون بحرینی ها آغشته بشود. در درگیری های سال گذشته یمن که الحوثی ها در مقابل دیکتاتور یمنی قیام کردند، باز هم عربستان بود که ماشین جنگی خود را با اتکا به دلار های نفتی و تسلیحات غربی به راه انداخت و آتش به روی یمنی ها گشود!

در جنگ 22 روزه علیه غزه و  حماس و 33 روزه علیه لبنان و حزب الله هم حاکم عربستان بود که جام شیطانی خود را به نشانه همراهی به جام شراب بوش پسر زد تا مسلمانان غزه و لبنان با چراغ سبز سعودی به خاک و خون کشیده شوند.

سابقه ی عربستان تنها به همین چند مورد در سالهای اخیر بر نمی گردد. القاعده و طالبان در آغاز از کمک های عربستان بی نصیب نبودند و بسیاری از انفجارهایی که در عراق بعد از اشغال توسط آمریکا به وقوع می پیوست توسط نیرویهایی بود که از خاک عربستان وارد خاک عراق می شدند. در هشت سال جنگ تحمیلی هم رژیم دیکتاتوری آل سعود به حمایت از حزب بعث پرداخت و حتی در سال 66 با کشتار حاجیان ایرانی در سرزمین حرم امن الهی نشان داد خادم الحرمین حتی حرمت خانه ی خدا را نگه نمی دارد چه برسد به بندگان خدا!

اما مقدمه و سابقه ی بیان شده از آل سعود برای بیان این مفهوم بود که عربستان در میان کشورهای دیکتاتوری و پادشاهی عربی متصل به آمریکا به عنوان کشور مادر شناخته می شود. دلیل این مدعا هم موقعیت جغرافیایی و اقتصادی و فکری این کشور است. عربستان به دلیل وجود شهرهای مقدس مکه و مدینه در آنها به نوعی در جهان اسلام دارای مرکزیت است و مسلمانان از سرتاسر جهان هر ساله برای بجا آوردن مراسمات حج عازم این کشور می شوند. منابع عظیم نفتی هم سران این کشور را ازلحاظ مالی در جهان برجسته کرده است ؛ اما از همه مهتر وضعیت مذهب در عربستان است. تقریبا در بیشتر کشورهای اسلامی روابط برادران اهل سنت و شیعه مسالمت آمیز است و چهار مذهب اصلی اهل سنت با شدت و ضعف به ائمه معصومین شیعه ارادت می ورزند، برای مثال در دو کشور مهم منطقه یعنی ترکیه و مصر این دوستی و ارادت به وضوح قابل مشاهده است. اما ظهور تفکری تندرو و انحرافی که با دسیسه ی انگلیسی ها در بین اهل سنت به نام وهابیت ایجاد شد به سمتی حرکت کرد که تعاملات شیعه و اهل سنت را به تقابل بکشاند. (لازم به تذکر است که در شیعه هم بهاییت به وجود آمد تا شیعه منحرف شود).

تفکر وهابیتی که حکام عربستانی در حال اشاعه آن هستند دشمنی با اسلام و اهل سنت و تشیع است . بر همین اساس است که تفکر تمامیت خواه وهابیت عرصه را هم بر شیعیان تنگ کرد و هم بر اهل سنتی که وهابیت را قبول نداشته و ندارند، فلذا  امروزه در هر کشور اسلامی که  شاهد عملیات تروریستی هستیم،  پای تفکر وهابی در میان است، مانند پاکستان ، افغانستان و عراق و .... که دستشان به خون شیعه و سنی آلوده است.

عربستان از لحاظ ساختار حکومتی هم، در میان کشورهای منطقه سلطنتی ترین کشور را دارد که هیچ حزب مخالفی در آن اجازه فعالیت ندارد، وضعیت شدید امنیتی و خفقان حاکم بر عربستان با شروع دومینوی عربیِ سقوط دیکتاتورها شدیدتر و بازداشت ها و سرکوب مردم تشدید شد. بر همین اساس است که عربستان در قضایای یمن و بحرین هم نیروی نظامی خود را وارد کرد تا آتش خشم مردم کشورهای همسایه اش به داخل سرایت نکند. اما وضعیت خفقان حاکم بر عربستان به مانند آتش زیر خاکستر می ماند و منتظر وزیدن نسیمی است برای شعله ور شدن! حاکم امروز عربستان بیش از 85 سال سن دارد که هر روز رسانه ها خبر از مرگش می دهند ، نفر دوم و سوم آل سعود هم که امید دارند بعد از عبدالله تخت سلطنت را از او بگیرند هم بالای 80 سال سن داشته و به بیماریهایی مبتلا هستند که نشان از تزللی زود هنگام در صدر حاکمیتی عربستان است.

عربستان این روزها خود را به آب و آتش می زند تا خاکریزهای جلوتر از او و مهره های دومینوی جلوتر از او سقوط نکنند تا نوبت به او نرسد و یا دیرتر برسد در این میان سکوت مجامع بین المللی هم در قبال فجایعی که در عربستان می گذرد هم قابل تامل است. کشوری که تا به حال انتخابات به خود ندیده، بسیاری از مخالفین به جرم ابراز عقیده در زندان به سر می برند، و زنان حتی اجازه رانندگی ندارند چه برسد به شرکت در فعالیت های اجتماعی؛ واضح است که دلیل سکوت مجامع بین المللی چیزی نیست جز اینکه عربستان  یکی از دوستان آمریکا و اسراییل در منطقه است.

 

شهرداری میدان لوءلوء را در تهران بسازد

هوالحبیب

شهرداری میدان لوءلوء را در تهران بسازد


بحرین این روزها شاهد جولان مزدوران سعودی است که در کنار دژخیمان آل خلیفه، مسلمانان را به خاک و خون کشیده اند و به جرم آنکه مردمش شیعه هستند در رسانه های بین المللی به مسئله ای حاشیه ای تبدیل شده اند، در صورتی که کافی بود به جای این ده ها تن بحرینی که در خون خود دست و پا بزنند، خراشی بر صورت یک آمریکایی در بحرین می افتاد آنگاه بود که سازمان های حقوق بشر فریاد واانسانهایشان عالم و آدم را کر می کرد.


در این میان و در حالی که در ایران ایام عید باعث شده بود فجایع بحرین و یمن و لیبی کمتر به چشم صدا و سیمای جمهوری اسلامی بیاید، ولی مسلمانان عراقی با برگزاری چندین تظاهرات در حمایت از مردم بحرین،به مقابله با هجمه رسانه های غربی برای به فراموشی سپردن مردم بحرین برخاستند.

متاسفانه 2 گروه در جریان حمله اسراییل به غزه نسبت به حمایت از مردم مظلوم غزه مخالفت کردند، اول عده ای با عقاید غیر دینی و سکولار و ناسیونالیستی، که بعدا خود را در قالب جریان سبز و با شعار ه غزه نه لبنان نشان دادند و دوم گروهی که نقاب مذهب به چهره زده بودند و با دامن زدن به شایعه ناصبی بودن مسلمانان غزه ایرانی ها را از کمک و حمایت از آنها باز می داشتند.

امروز در وقایع بحرین و لیبی و یمن گروه اول همان موضع را دارد و اما گروه دوم هم این بار یا سکوت پیشه گرفته است و یا در همان راستای دلخواه غربی ها حرکت می کند یعنی سعی می کند درگیری های بحرین را اختلاف بین شیعه و سنی جلوه دهد!

البته امروز  گروه سومی نیز با نام مکتب ایرانی تلاش کردند  با راه اندازی جشن های میلیاردی نوروزی و دعوت از برخی از کسانی که از سوی ملتشان طرد شده بودند، ماجرای قیام های اسلامی و آزادیخواهی در جهان عرب را به حاشیه ببرند.

الان فرصتی است که تشکل ها و سازمان ها به هر نحو ممکن یاد مردم بحرین را زنده نگه دارند تا نگذارند ماشین تبلیغاتی غرب با وارونه جلوه دادن وقایع دست مزدوراش را برای هر گونه جنایتی باز بگذارد.

از گذاشتن اسم خیابان ها به نام شهدای بحرینی، تا ساختن میدانی شبیه میدان لولو منامه به عنوان نماد مقاومت مردم، برگزاری تجمعات و مراسمات گرامیداشت شهدای بحرین. فی المثل ساخت میدانی شبیه میدان لولو در شهری مثل تهران جدا از بازتاب بین المللی اش می تواند قوت قلبی برای مردم بحرین هم باشد.

حساب مردم بحرین با حکام و سلاطینشان جداست. تا به حال هر چه از دشمنی بحرین و عربستان با ایران دیده ایم دشمنی آل سعود و آل خلیفه با ما بوده است و مردم همیشه در حاشیه بوده اند، امروز که مردم به متن حوادث آمده اند به فرموده ی امام راحل وظیفه ی ما حمایت از تمام مستضعفین جهان و تشکیل جبهه ی جهانی است که توصیه هایش همیشه راه گشا بوده است:وصيت من به همه مسلمانان و مستضعفان جهان اين است كه شماها نبايد بنشينيد و منتظر آن باشيد كه حكام و دست‏اندركاران كشورتان يا قدرت هاى‏ خارجى بيايند و براى شما استقلال و آزادى را تحفه بياورند. (۱)

مستضعفين همه بلاد، همه ممالك بايد حق خودشان را با مشت محكم بگيرند. منتظر نباشند كه آنها حق آنها را بدهند. مستكبرين نخواهند حق كسى را داد. (۲)

مستضعفين عالم اگر بخواهند يك زندگى شرافتمندانه انسانى داشته باشند، بايد همه مستضعفين جهان به هم دست بدهند و قدرت اين قدرتمندانى كه حق وتو دارند، اينها را بايد محدود كنند. (۳)

شما اى مستضعفان جهان واى كشورهاى اسلامى و مسلمانان جهان بپاخيزيد و حق را با چنگ و دندان بگيريد. (۴)

اى مستضعفين جهان! برخيزيد و در مقابل ابرقدرتها بايستيد كه اگر ايستاديد، اينها هيچ كارى نمى‏توانند بكنند. (۵)



۱- صحيفه امام، ج ‏۲۱، ص: ۴۴۸

۲- صحيفه امام، ج‏ ۱۲، ص: ۱۴۳

۳- صحيفه امام، ج‏ ۱۵، ص: ۵۲۱

۴- صحيفه امام، ج‏ ۲۱، ص: ۴۴۸

۵- صحيفه امام، ج‏۱۶، ص:


چون در مسافرت بودم نتوانستم نامه جمعی از هنرمندان را در مورد بحرین بخوانم. امروز که آن را خواندم جز تحسین حرفی برای گفتن نداشتم. واقعا دست مریزاد به تمام امضا کنندگانش.

ادامه نوشته

ما و عید نوروز و برادران مسلمانمان

هو الحبیب

ما و عید نوروز و برادران مسلمانمان

http://www.jahannews.com/vdcen78zpjh8poi.b9bj.html

دو حدیث از پیامبر گرامی اسلام(ص) و امام محمد باقر(ع) آغاز کننده ی بحثی بود که گویی بر مذاق عده ای خوش نیامده است. اول آنکه فرمود که «به من ایمان نیاورده است، کسى که با شکم سیر بخوابد، در حالى که همسایه اش گرسنه باشد.» و دوم آنکه فرمود : «مؤمن برادر تنی مؤمن است». نتیجه گرفتن از این دو حدیث نوارنی نباید کار سختی باشد برای پیدا کردن وظیفه مان در قبال مسلمانان بحرین و لیبی و عراق و ...

این مخالفت ها می تواند ناشی از چند چیز باشد:
اول آنکه خود آنها اصلا به دین اسلام نیستند و پیامبر را قبول ندارند که بخواهند فرموده اش را بپذیرند که این گروه را حواله می دهیم به اینکه اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید.
دوم آنکه مردم بحرین را مسلمان نمی دانند که خوب است با کمی پرس و جو ببیند شعار های این مردم جز الله اکبر و لا اله الا الله و هیات من ذله چیست؟ بعد بروند بپرسند که مگر جز این است که این مردم مقلدین رهبر انقلاب و آقای سیستانی هستند؟ و باز بروند بپرسند که مردم بحرین بخاطر دوستی با ایران است که جز العالم و المنار هیچ رسانه ای حاضر نیست صدای آنها را پخش کند و دست آل خلیفه و آل سعود ملعون را برای کشتار شیعیان باز گذاشته است؟ بروند بپرسند که شیعیان عربستان و بحرین که با هم ارتباطات نزدیک دارند بخاطر علاقه اشان به انقلاب اسلامی چه زجرها و زندان ها کشیده اند؟ نمونه هایی که نویسنده خود با آنها برخورد کرده است.
سوم اعراب در جنگ ایران و عراق، از عراق حمایت کردند، ما چرا اکنون دل بسوزانیم؟ که باید گفت حساب مردم با حاکمانشان متفاوت است. در خود عراق ، مردم ، به خصوص شیعیان بخاطر سرپیچی از دستوارت رژیم بعث کشته ها دادند و انقلاب کردند و گورهای دسته جمعی که بعد از سقوط صدام در عراق کشف شد گواه این مدعاست. حتی عده ای مبارزین عراقی در کنار رزمندگان ایرانی در قالب لشگر بدر بر علیه رژیم بعث می جنگیده اند. این استدلال مخالفین حمایت از بحرین به این می ماند که چون در زمان پهلوی، شاه از دوستان رژیم صهیونیستی بوده است ، مردم ایران را دوست اسراییل و دشمنان فلسطین بدانیم!!!
چهارم، آشوب های اخیر سوریه را از جنس بحرین دانستند که تجمع گسترده مردمی در حمایت از بشار اسد خود جوابی بر اشتباه بودن مقایسه قضایای بحرین و سوریه است. اتفاقی در سوریه قرار بود پیش بیاید تکرار حادثه ۲۵ بهمن در تهران بود که مانند پروژه ی ایران، در سوریه هم شکست خورد و آمریکایی ها از منحرف کردن افکار عمومی از کشتار مردم در بحرین و یمن و لیبی به سمت آشوبگریهای خود ساخته در خیابان های دمشق و تهران باز ماندند.
پنجم آنها عربند و ما ایرانی، اصلا با ما چه؟ مقدمه ای کوتاه می خواهد که خوب ست بدانید: امام موسی صدر که لبنانی ها برایش جان می دهند ، در ایران درس خوانده است و ایرانی است و در نجف هم زندگی کرده است. آقای سیستانی ایرانی ست و از مشهدالرضا، ولی امروز مرجع اول شیعیان عراق ست . حضرت امام ۱۴ سال در عراق زندگی کرد و تدریس نمود و برای همین هم امروز خیلی از عراقی ها و نجفی ها با بزرگی از او یاد می کنند. طبیعی است که کسی تفکر دینی نداشته باشد نتواند دلیل نزدیکی شیعیان لبنان و ایران و عربستان و بحرین و عراق و هر کشور دیگر در دنیا را درک کند! در تفکر شیعه سلمان ایرانی می شود از اهل بیت ولی در تفکر پان عربیست سلمان یک عجم است و پایین تر از عرب، و در تفکر ناسیونالیست ایرانی هم او روزبه است و ایرانی و برتر از عرب!
ششم آنکه عده ای منتظرند رهبر انقلاب و مراجع دستور به عزای عمومی بدهند، بحث بر سر آن است که رهبر انقلاب در همان ابتدای پیام نوروزیشان تفاوت این عید را با عید های دیگر گفته اند: «البته حوادث تلخی كه در برخی از كشورها نسبت به مردم انجام میگیرد ـ در بحرین نسبت به مردم عزیز آنجا، در یمن، در لیبی ـ عید را بر ما گوارا نمیكند و مانع از این است كه انسان شادی عید را بتمامه احساس كند. امیدواریم خداوند متعال برای این ملتها ـ ملت بحرین، ملت یمن، ملت لیبی ـ فرج عاجلی برساند و دشمنان ملتها را با عقوبت خود مجازات كند.»
این یعنی اینکه باید عید امسال با سالهای قبل تفاوتی بکند! بعضی از رسم و رسومات عید که کاملا مورد تایید اسلام است تفاوتی نمی کند که در زمان عید باشد یا عزا! بلکه توصیه فراوان بر آن شده است مانند صله رحم جای خود. اما بحث بر سر این است که صدا و سیما چقدر تلاش کرده است که مردم را نسبت به آنچه وظیفه دارند به عنوان یک مسلمان انجام دهد در قبال برادران دینی اشان در دیگر کشورها آگاه کرده است؟ بگذریم از آنکه بعضی از برنامه های صدا و سیما از لحاظ کیفیت برای ایام عید هم مناسب نیست !
تمام حرف این است که به عنوان یک انسان و بعد به عنوان یک مسلمان و بعد یک شیعه نباید نسبت به وضعیت برادران دینی امان بی تفاوت باشیم برای همین است که شاید کمترین کاری که از مردم ایران بر می آید همین باشد که وقتی مسلمانان بحرین و لیبی به ایران می نگرند ببینند بخاطر آنها عید نوروز ایرانی ها نسبت به سالهای پیشش تفاوت کرده است !


پ.ن.: تعطیلات فرصتی به وجود آورد که کتاب حکایت زمستان را بخوانم. کتاب سختی بود! حتی تصور شکنجه هایی که بعثی ها می کردند زجر آور بود. اما عجیب بعضی از قسمت هاش با این پست همخوانی داشت. در کتاب از کاظم افسر عراقی نام می برد که بخاطر عشق به امام خمینی و عدم حمله به نیروهای ایرانی به شدیدترین وجه ممکن به دست حزب بعث به شهادت می رسد. جالب آنکه بزرگترین آرزوی کاظم دیدن امام خمینی است. یا از سرباز یا دکتری که به اسرای ایرانی کمک می کرده است و یا عشق مردم کربلا به حضرت امام و ... و در مقابل شکنجه هایی سفاکانه ی سازمان مجاهدین که چگونه اسرای ایرانی و همطونشان را به شهادت می رساندند
فیلم نفوذی هم بر اساس همین کتاب ساخته شده است که تماشایی است. خواندن کتاب و دیدن فیلم را از دست ندهید


اخراجی ها عالی نیست ولی شما باختید!

هو الحبیب 

اخراجی ها عالی نیست ولی شما باختید!

ده نمکی کارگردان درجه یک سینما نیست! بنا به وظیفه وارد شده است، سه فیلم سینمایی در کارنامه دارد و چند مستند. قبلا هم ژورنالیست بوده است و قبلتر هم رزمنده! در طول این سالها هم کارهای خوب و قوی داشته و هم کارهای ضعیف! نه سیاه است نه سفید! مثل همه ی ماست. بعضی جاها اشتباه کرده ، بعضی جاها گل کاشته است و درست تیر را به هدف زده است یعنی چشم دشمن! 

ده نمکیِ کارگردان تا تبدیل شود به یک کارگردان حرفه ای که مسائل فنی سینما را به خوبی رعایت کند و از لحاظ تکنیکی قوی شود ممکن است سالها طول بکشد. ده نمکی همیشه حاشیه داشته است، چرا که همیشه بر روی خطوط قرمز حرکت می کند ، خطوط قرمز متحجرین و متجددین! برای همین است هر کاری کند جنجال به دنبال دارد. 

حال اخراجی های ۳ در حال اکران است مانند یک و دو و بلکه بیشتر جنجال به پا شده است! اینبار چپ و راست را به چالش کشیده است . فیلم اگر چه از لحاظ فنی ضعف دارد ولی محتوایش آنقدر با دل تماشاگران همراه است که مردم را در سالن می نشاند و می خنداند و می گریاند! تماشاگران فارغ از اینکه به کدام کاندیدای ریاست جمهوری ۸ ۸ رای داده اند ، به آنچه بازی سیاست مداران است می نگرند و همراهی می کنند فیلم را. همراهی فیلم را از آنجا میتوانی مشاهده کنی که در اوایل و اواسط فیلم که سرودهای انتخاباتی مهندس دباغ و دکتر گرینوف پخش می شد مردم کف می زنند و آنگاه هم که سید در کنار تخت رزمنده ی جانباز گریه می کند، سکوت و گریه سالن با فیلم همراه می شود. 

مردم بازی آبی و قرمز را دیدند که دست به دست هم داده اند تا صدای سیدها بلند نشود و حاجی رسولی ها به بیمارستان نرسند. دیدند که عده ای دم از بچه های جنگ می زنند ولی جنگ را قبول ندارند! دیدند جنگ ندیده هایی را که حماسه آفریدند! 

ده نمکی «ایران» را نشان داد که چگونه آبی و قرمزها او را به بازی گرفته اند تا جیب خود را پر کنند! و «ایران» را از پدرش که خون ها داده بود تا «ایران» ایرانی بماند جدا کنند! 

ده نمکی با ظرافت کاندیداهای ساخته ی ذهنش را طوری نمایش داد که بصورت کامل مصداق یکی از کاندیداهای سال ۸۸ نباشند! بلکه هر کدام ترکیبی باشد از چند کاندیدا! 

اما این روزها اخراجی ها شده است سیبل حملات ضدانقلاب! اخراجی ها چون با زبان مردم حرف می زند روشنفکرها را خوش نیامده است و هر روز سیاهی خود را بیشتر نشان می دهند! تا دیروز تحریم می کردند و امروز درخواست کپی غیرمجاز و دانلود آن را از مردم می کنند! ده نمکی خاکستری است با تمام قوت ها و ضعف هایش ولی روشنفکرمآبان وطن فروش فقط سیاه اند! اخراجی ها عالی نیست ولی ضدانقلاب باخت!

پی نوشت:
کتاب شاهرخ حر انقلاب اسلامی، واقعا محشر بود! داستان زندگی شاهرخ ضرغام که قبل از انقلاب در مشروب فروشی ها پیاله پیاله مینوشیده است و با دم روح اللهی امام زنده می شود و در انقلاب و جنگ حماسه ها می آفریند. گروه آدمخوارها یا پیشرو شاهرخ در اویل جنگ که به نوعی گروه اخراجی های آن دوره است پر است از خاطره برای انسان های این نسل! برای آنها که می خواهند حر باشند! خواندن این کتاب را به هیچ وجه از دست ندهید! به امید شفاعتش در روز محشر!
 
شاهرخ

تفکر شیعه فراتر از تعصبات کورکورانه ناسیونالیستی

هو الحبیب

تفکر شیعه فراتر از تعصبات کورکورانه ناسیونالیستی

1- در کربلا و در حرم امام حسین(ع) به یکی از خادمان حرم گفتم این رد گلوله ها چیست که بر در و دیوار حرم حضرت مانده است؟ گفت اینها مربوط به انتفاضه شعبانیه شیعیان است بر ضد رژیم صدام. شیعیان مخالف جنگ ایران و عراق بودند و مخالف رفتار صدام! زمانی که علیه حزب بعث قیام کردند بعثی ها به قتل عام شیعیان پرداختند. حتی به عده ای که به حرم امام حسین هم آمده بودند رحم نکرده اند و حتی به دور ضریح مطهر آمده اند و مردم را به رگبار بستند! بعدا که به موزه حرم حضرت عباس رفتم عکس های تخریب حرم را توسط ملعون های بعثی دیدم!

خیلی از شیعیان عراق به ایران تبعید شدند به دلیل ارتباط های نزدیک خانوادگی با ایرانیان! و گروهی از شیعیان که توان نظامی داشتند در جنگ هشت ساله مقابل عراق لشگر بدر را تشکیل دادند و به جنگ با صدام در کنار رزمندگان ایرانی پرداختند!

2- با یکی از رهبران شیعیان عربستان صحبت می کردم که می گفت در زمان جنگ ایران و عراق، چون ما مخالف جنگ و طرفدار ایران بودیم در سختی و مشقت قرار گرفتیم از سوی رژیم منحوس آل سعود. در زمانی که حاجی های ایرانی را قتل عام کردند من را به دلیل مخالفت بازداشت کردند و 5 سال در زندان بودم!وقتی پرسیدم شما مقلد چه کسی هستید گفت: اکثر شیعیان عربستان مقلد امام خامنه ای و آقای سیستانی هستند

3- یکی از علمای بحرین وقتی برایمان صحبت می کرد طوری از انقلاب اسلامی و ایران می گفت که گویی برادری از برادرش جدا شده است. شیعیان بحرین هم بیشتر مقلد رهبر انقلاب و آقای سیستانی هستند

4- از شیعیان پاکستان بود. در ایوان طلای حرم  امام حسین نشسته بودیم. با ملغمه ای از زبان های فارسی و عربی و انگلیسی با هم صحبت می کردیم. چند بار مشهد آمده بود. خیلی از ایران و انقلاب تعریف می کرد. با خودم می گفتم ما در دریا هستیم و احساس نمی کنیم چه نعمتی داریم.

5- امام موسی صدر که لبنانی ها برایش جان می دهد در ایران درس خوانده است و ایرانی است و در نجف هم زندگی کرده است. آقای سیستانی مشهدی است ولی امروز مرجع اول شیعیان عراق ست . حضرت امام 14 سال در عراق زندگی کرد و تدریس نمود و برای همین هم امروز خیلی از عراقی ها و نجفی ها با بزرگی از او یاید می کنند. طبیعی است که کسی تفکر دینی نداشته باشد نتواند دلیل نزدیکی شیعیان لبنان و ایران و عربستان و بحرین و عراق و هر کشور دیگر در دنیا را درک کند! در تفکر شیعه سلمان ایرانی می شود از اهل بیت ولی در تفکر پان عربیست سلمان یک عجم است و پایین تر از عرب، و در تفکر ناسیونالیست ایرانی هم او روزبه است و ایرانی و برتر از عرب!

یکی در بحرین در خون می رقصد و دیگری در تهران در تلویزیون!!!

هو الحبیب

یکی در بحرین در خون می رقصد و دیگری در تهران در تلویزیون!!!

فرمود (1)که «به من ایمان نیاورده است، کسى که با شکم سیر بخوابد، در حالى که همسایه اش گرسنه باشد.»

حال فرض کن این همسایه برادرت هم باشد که فرمود(2): مؤمن برادر تنی مؤمن است.

و فرض کن این همسایه ات که برادر تو هم هست گرسنگی که هیچ، دارد به خون خود می غلطد و تو داری آجیل می خوری و پای صدا و سیمای مکتب ایرانی نشسته ای و به فیلم های طنزش می خندی!!!

دیگر فرض نکن، واقعیت است . چشم هایت را باز کن می بینی که برادران بحرینی و لیبیایی و یمنی ات در خیابان ها با شعار الله اکبر به روی زمین می افتند و عزادارند ولی در ایران عده ای جشن گرفته اند نوروز را؟!!

کدام عید؟ اگر روز اول سال برادرت از این دنیا پر بکشد باز هم می نشینی و آجیل و شیرینی می خوری؟ 

* نشسته بودم پای شبکه خبر حضرت صداوسیما تا شاید کمی از فضای دیگر شبکه های سکولار رسانه ملی رها شوم و از اخبار جهان اسلام مطلع شوم. آب یخی بود بر روی سرم!!! نمی دانم باز کدام همایش بود که داشت مکتب ایرانی را به خورد مخاطب می داد و تاسف بارتر از همه اینکه موضوع هم بود رقص های محلی قومیت ها!!! آدم ها با لباس های مختلف محلی به روی سن می رفتند و می رقصیدند و صدا و سیما هم با افتخار پخش می کرد که دارد کار فرهنگی می کند !!! یکی در بحرین در خون می رقصد و دیگری در تهران در تلویزیون!!!

عید قربان شهدای بحرین مبارک

در شیعگی تمام ما تردید است

مولا ز گناه ما، در تبعید است

نفرین به شعور نقشه ی جغرافی

بحرین عزا گرفته ایران عید است


1- پیامبر اسلام(ص)

2- حضرت امام باقر (علیه السلام)،اصول کافی، ج2، ص 166.

امام خمینی ره در نوروز سال ۴۲ اطلاعیه ای به مناسبت کشتار روحانیت توسط رژیم دژخیم پهلوی صادر کرد و نوروز را تحریم نمود.
 متن اعلامیه امام خمینی راجع به تحریم نوروز سال ۱۳۴۲ به نقل از جلد اول صحیفه امام :

بسم الله الرحمن الرحیم
انالله و اناالیه راجعون
روحانیت اسلام امسال عید ندارد. دستگاه حاکمه ایران به احکام مقدسه اسلام تجاوز کرده و به احکام مسلمه قرآن قصد تجاوز دارد، نوامیس مسلمین در شرف هتک است و دستگاه جابر با تصویبنامه‌های خلاف شرع و قانون اساسی می‌خواهد زن‌های عفیف را ننگین و ملت ایران را سرافکنده کند.

دستگاه جابر در نظر دارد تساوی حقوق زن و مرد را تصویب و اجرا کند. یعنی احکام ضروریه اسلام و قرآن کریم را زیر پا بگذارد، یعنی دخترهای هجده ساله را به نظام اجباری ببرد و به سربازخانه‌ها بکشد، یعنی با زور سرنیزه دخترهای جوان عفیف مسلمانان را به مراکز فحشا ببرد.

هدف اجانب، قرآن و روحانیت است. دست‌های ناپاک اجانب با دست این قبیل دولت‌ها قصد دارد قرآن را از میان بردارد و روحانیت را پایمال کند. ما باید به نفع یهود امریکا و فلسطین هتک شویم، به زندان برویم، معدوم گردیم، فدای اغراض شوم اجانب شویم. آنها اسلام و روحانیت را برای اجرای مقاصد خود مضر و مانع می‌دانند، این سد باید به دست دولت‌های مستبد شکسته شود.

موجودیت دستگاه، رهین شکستن این سد است. قرآن و روحانیت باید سرکوب شود. من این عید را برای جامعه مسلمین عزا اعلام می‌کنم، تا مسلمین را از خطرهایی که برای قرآن و مملکت قرآن در پیش است آگاه کنم. من به دستگاه جابر اعلام خطر می‌کنم. من به خدای تعالی از انقلاب سیاه و انقلاب از پایین نگران هستم.

دستگاه‌ها با سوء تدبیر و با سوءنیت گویی مقدمات آن را فراهم می‌کنند. من چاره را در این می‌بینم که این دولت مستبد به جرم تخلف از احکام اسلام و تجاوز به قانون اساسی کنار برود و دولتی که پایبند به احکام اسلام و غمخوار ملت ایران باشد بیاید. بارالها من تکلیف فعلی خود را ادا کرم: «اللهم قد بلغت» و اگر زنده ماندم تکلیف بعدی خود را به خواست خداوند ادا خواهم کرد. خداوندا، قرآن کریم و ناموس مسلمین را از شر اجانب نجات بده. روح‌الله الموسوی الخمینی .

لباس خاکی جهادی را بیشتر دوست دارم  از لباس عید!

هو الحبیب

لباس خاکی جهادی را بیشتر دوست دارم از لباس عید!

http://www.jahannews.com/vdcc0xqsm2bqem8.ala2.html

*** با یک روز تاخیر رسیدم جهادی.راهیان نور بودم و هر کاری هم می کردم به اتوبوس بچه ها نمی رسیدم، به هر حال بعد از نصف روز توقف در مشهد و عوض کردن ساک سفر خوزستان با ساک سفر سیستان راهی ایرانشهر شدم و از ایرانشهر هم راهی دلگان. نزدیک به 1500 کیلومتر دور تر از  مشهد!

*** تهرانی، اصفهانی، مشهدی، شیرازی، بابلی،یزدی، خوزستانی، ترک و لر و ... می شدند نزدیک به 120 نفر دانشجو و طلبه و فارغ اتحصیل که بر و بچ جهادی را تشکیل می دادند. فقط تصور بکنید وقتی بچه های صحبت می کردند چه بلبشویی از لهجه ها و گویش ها به وجود می آمد!!!

*** در جهادی باید عنوان ها و مدرک ها را بزاری کنار! مهندس و دکتر و پزشک و روحانی و ... همه در جهادی به یک اسم صدا زده می شوند! "عمله"

اما عمله ی امام زمان(عج)، که زیر دست یک اوستا بنا کار می کردند، ملات درست می کردند، بیل می زدند، آجر پرتاب می کردند ، با فرقون رانندگی می کردند و ....

وقتی عمله ها خسته می شدند با همخوانی این شعر خستگی را خسته می کردند:

کارگرتم کارگرتم      عشقم اینه دربرتم

وقتی که خوب خسته می شم    می خوام بگم نوکرتم

***روستای چاه الوند، مدرسه ای در  نزدیکی اش نداشت، یکی از اهالی خونه ی کوچکش را در اختیار بچه های جهادی قرار داده بود، با چسباندن یک پلاستیک به دیوار و یک ماژیک تخته جهادی راه افتاد و کلاس های درس برقرار شد.

*** امسال قسمت بچه ها کمک در ساخت سه تا مسجد بود، مسجد امام رضا(ع)، مسجد موسی بن جعفر(ع)، مسجد امام حسین(ع) و ساختن یک دیوار مدرسه

*** شب سال تحویل اهالی روستای چاه الوند، حلوا درست کرده بودند، می گفتن رسم هر ساله ی اونهاست، برای آمرزش همه اموات و شهدا از صدر اسلام تا اکنون! حلوای محلی خوشمزه بود ولی برای بچه شهری ها کمی سنگین! بعدش هم ذکر توسل بود به اهل بیت و سینه زنی همراه با اهالی روستا! حاج علی می خوند: ما دیوونه ها میریم کربلا، ما عمله ها میریم کربلا ، ما جهادی ها میریم کربلا ، با روستایی ها میریم کربلا، و ...

شب افتتاح مسجد امام رضا(ع) ی روستای چاه الوند بچه های باصفای روستا دور مسجد می چرخیدند و سینه می زندند میریم کربلا!

***شب سال تحویل در محل اسکان یک مدرسه شبانه روزی بود بچه ها شروع کردند به مدح امیرالمومنین خواندن، بعد هم کم کم ذکر گرفتن و گریه کردن و عاشورایی شدن. هیچ سال تحویلی اینقدر مزه نخواهد داد که با لباس خاکی اردوی جهادی سینه بزنی . لباس خاکی اردوی جهادی یک طرف، تمام رسم و رسومات خرافه نوروز یک طرف!

*** اهالی روستا بخاطر افتتاح مسجد امام رضا(ع) ظهر پنجشنبه گاو قربانی کردند. دور مسجد شلوغ بود و پر سر صدا!

*** شب افتتاح مسجد با یکی از بچه های دبستانی روستا تمرین کرده بودیم یک شعر برای امام رضا (ع) بخواند! بعدا فهمیدیم محمد که از صبح با شور و اشتیاق داشت شعر را یاد می گرفت از برادران اهل سنت منطقه بود!

*** گروه سرود یاوران مهدی روستای چاه الوند که دختران دبستانی روستا بودند سرود من بچه شیعه هستم را اجرا کردند، صلوات جهادی ها و مردم روستا رضایتشان را از سرود خواندن دخترها نشان می داد.

*** بچه ها هر روز قبل از شروع کار مسجد، با روضه و ذکر مصیبت و اشک بر حسین کار رو شروع میکردند، شب افتتاح مسجد هم رسم بر همین بود که بعد از خواندن اولین نماز جماعت در مسجد، حتما روضه و سینه زنی برقرار شود. روضه که شروع شد گریه ی بعضی از اهالی مخصوصا دو سه نفر از بچه های ده ، دوازده ساله روستا مجلس رو به هم ریخت، طوری گریه می کردند که بقیه بچه ها را هم تحت تاثیر قرار داده بودند. وقتی نوبت نصب کاشی حرم حضرت عباس در مسجد امام رضا شد انگاری در بین الحرمین مردم دارند سینه میزنند. بعد مراسم بود که دیدم دختر بچه ای که بیشتر از 11 سال بهش نمی خورد اومد زیر کاشی ایستاد و زار زار گریه کرد. صفای و پاکی مردم روستاهای دلگان همه بچه ها رو تحت تاثیر قرار داده بود. به قول یکی از دوستان ما امده ایم جهادی که از  مردم چیزی یاد بگیریم نه اینکه چیزی یاد بدهیم.

*** متن زیر هم در شب افتتاحیه مسجد امام رضا برای مردم و جهادی ها خوندم:

چشم هایت را ببند، بال های ذهنت را به پرواز در بیاور، گوش هایت را تیز کن، می شنوی؟

صدایی می آید که فرامی خواندمان. صدایی که با آهنگ ضربان قلبت هماهنگ شده است:

ای راهب کلیسا کمتر بزن به ناقوس/ خاموش کن صدا را نقاره می زند طوس

السلام علیک یا غریب الغربا، السلام علیک یا معین الضعفا، سلام بر تو ای امام غریب، بر تو ای ضامن آهوی دلهای رمیده از چنگال صیادهای نفس، سلام بر تو از بلوچستان از روستای چاه الوند، از مسجدی که با نام تو و با عشق تو بنا شده است، مسجد امام رضا(ع).

آقاجان اهالی با صفای چاه الوند عمری چشم انتظار زیارت حرم تواند. امشب از مسجد امام رضا(ع) اذن دخول می خوانند برای ورود به حرمت. ا ادخل یا رسول الله، ا ادخل یا حجه الله، ا ادخل یا ملائکه الله المقیمین فی هذه المشهد.

آقاجان مسجدمان ساده است. کوچک است. تزیینات ندارد. شما ببخشید اگر ناچیز است و در خور نام شما نیست، هر چند که شما را گفته اند  با ظواهر مادی کاری نسیت و به دل ها می نگرید. آقاجان متشکریم که این قدرت را به ما دادی که بنایی را علم کنیم برای عبادت حضرت حق و گریه بر حسین(ع).

آقاجان هر صبح را با اشک بر حسین(ع) شروع کردیم و آجر آجرش را به امید قبولی شما با صلوات و ذکر به همراه مردم روستا بالا بردیم.

آهای آجرهای مسجد امام رضا(ع)، روز قیامت شهادت بدهید که عده ای به عشق نوکری امام رضا(ع) شما را روی هم نهادند، شهادت دهید سرهایی به دیوارهای شما تکیه داد و بر حسین فاطمه(ع) گریست؛ شهادت بدهید بر زیر سقفی که شما تشکیلش داده بودید عده ای به عشق کربلا سینه زدند و حسین حسین گفتند.

چه قسمتی و چه حکمتی است که مسجد امام رضا (ع)، شب جمعه افتتاح می شود و چه ارتباطی بین حرم امام رضا(ع) و حرم امام حسین؟ و این چه حکایتی است که در مسجد امام رضا(ع) گوشه ای از حرم عباس(ع) آمده است و ذکر سقا گرفته است؟

پنج امامی که تو را دیده اند/دست علم گیر تو بوسیده اند

حسین جان(ع) آدمی اگر قرار است پادشاهی بکند، هیچ پادشاهی را بزرگتر از نوکری درب کوی حسین(ع) پیدا نخواهد کرد.

بر من لباس نوکری ام را کفن کنید/ نوکر بهشت هم برود باز نوکر است

آقاجان اولین نمازمان در شب جمعه، با لباس هایی خاکی و گلی، با خستگی بیل زدن ها و ملات درست کردن ها با سر و صورتی غرق عرق در مسجد امام رضا می خوانیم، خودتان گفته اید تا عرق کارگر خشک نشده است مزدش را بدهید، بسم الله...

اهالی روستا و بچه های جهادی دلشان برای مشهد پر می زند و برای کربلا آتش است. اهالی برای مسجد شما قربانی کرده اند و شور و حالی در روستا به پا انداخته اند. در دل بیابان های بلوچستان، به نام شما بنایی علم کرده اند و چراغی روشن کرده ند و در شب جمعه ذکر حسین حسین گرفته اند....

السلام علیک یا اباعبدالله

افتخار ما بود نام نکویت یا حسین/آبروی ما بود از آبرویت یا حسین

 


به رسم هر ساله برای بچه های روستا کلاس فرهنگی میگذاشتیم و از فیض بیل زدن محروم. لذا این پست رو تقدیم میکنم به عمله های جهادی محبین ائمه.

من خودم در جهادی به شور و حال بعضی بچه ها غبطه می خوردم. بعضی که از فرط خستگی و کار به جای خواب ، از حال می رفتند. خدا اجرشان بدهد. من به عنوان یک راوی و تماشاچی آنچه را دیدم گزارش می کنم تا در لذت دیدن آن لحظات خوانندگان هم شریک شوند

درست که سال تحویل رو از مشهد دور بودیم ولی امسال اردو خیلی امام رضایی بود . هم روز آخر اردوی راهیان و هم کل اردوی جهادی. ان شالله اگر عمری بود از عشق به امام رضای مردم بلوچستان خواهم گفت