هو الحبیب
برای این روزهای مردم بحرین




بهار سرخ بحرین

گرگ های گرسنه نشسته اند بر سر راهت یوسف
نه به طمع پیراهنت
که به طمع دریدن پاره های تنت
در کنار میدان لولوی سفیدی که سرخ تر از خون است
در کوچه های تاریک فاطمیه منامه
در حسینیه هایی که بر سر فرزندانت خراب کرده اند
در شب های عاشورایی محرم

خائن الحرمین با شیخ یک چشم و سازمان ملل بی چشم
مصالحه کردند بر سر حرّیت تو

آسمانت تیره
تیره از ابرهای سعودیِ عبدالوهاب 
هوایت بارانی
بارانی از گلوله های ملوکِ وارث عرب جاهلی
خاکستری از گازهای سمی حقوق بشر غربی

بهارت سرخ
سرخ از زخم گلوله های آمریکایی
گلگون از دشنه نامسلمانی شیخ نشین های عربی

خیابان هایت مفروش شده به گل های پرپر 
به دست نامردمان بی رحم 
اما تا عَلَم «هیهات» تو بلند است از ذلت
شمشیر فرزندان یزید و مروان 
شکست خورده است در برابر خون فرزندان تو
ابرهای تیره رفتنی است در برابر عزم تو
نابرادران گرگ صفت خواهند شکست در برابر صلابت یوسف
که سحر نزدیک است