هوالحبیب

آب پاکی رئیس جمهور بر توهمات طرفداران نرمش ذلیلانه

نطق رییس جمهور ایران در سازمان ملل، کامل و پر محتوا و در خور شان ریاست جمهوری اسلامی ایران بود. اقتضای اصول اصولگرایی است که نقد و یا تقدیری که انجام می دهی بر اساس عملکرد واقع باشد نه بر اساس اصول بدوی قبیله گرایی حزبی که می گوید باید از هم حزب، هم گروه و دوست خود بنا بر منافع سیاسی و حزبی تعریف کنی هر چند بد عمل کرده باشد و از رقیب سیاسی خود انتقاد کنی هر چند خوب عمل کرده باشد. فلذاست اگر نگارنده به دکتر روحانی رای نداده است اصولگرایی به وی آموخته ای است که نباید مبنا را بر نقد رئیس جمهور گذاشت آن هم با بهانه و بی بهانه و صد البته که بسیاری از بزرگان اصولگرایی این چنین اند که شاهد این ادعا می تواند موضع گیری های مثبت آنها نسبت به نطق رئیس جمهور باشد.

 

اما نطق رییس جمهور در سازمان ملل بصورت اجمالی به تمامی موضوعات چالشی جهان پرداخت. از موضوع سوریه و بحرین، تا مسئله تاریخی فلسطین و حق آنها و بحث هسته ای و ظالمانه بودن تحریم ها. بیان شجاعانه ی مواضع جمهوری اسلامی منطبق بر اصول عزت و حکمت و مصلحت جای بسی تقدیر دارد مهمتر اینکه نباید فراموش کرد که  استراتژی نرمش قهرمانه ی رهبر انقلاب هم منشعب از همان اصول سه گانه بوده است و همین نرمش و انعطاف سبب چنین اقتداری در مجمع سازمان ملل برای کشورمان شد.

 البته نباید فراموش کرد نطق اوباما در سازمان ملل و قبول حق ایرانیان در استفاده از انرژی صلح آمیز هسته ای در مقابل دیدگان مردم جهان موفقیت دیگری برای جمهوری اسلامی در عرصه ی بین الملل بود.

 اما سفر روحانی به نیویورک بعد دیگری هم داشت. در طول هفته های اخیر در فضای رسانه ای داخلی و خارجی هیاهوهای بسیاری بر سر مذاکره و ملاقات رو در روی دکتر روحانی و اوباما بر پا شده بود. با نگاهی به تیتر های روزنامه های زنجیره ای جریان اصلاحات در روزهای گذشته چند نکته قابل تامل دریافت می شود:

 - ذوق زدگی جریان اصلاحات و رسانه های غربی و سیاستمدارن غربی از احتمال رو در رو شدن روحانی و اوباما

- حسرت زدگی  شدید جریان اصلاحات برای برقراری رابطه با آمریکا و افسوس آنها از انجام نشدن ملاقات روحانی و اوباما

- اعتقاد به نرمش ذلیلانه به جای نرمش مقتدرانه  در سیاست خارجی

- هیاهوی رسانه ای با چاپ عکس های اوباما و کری و تیترهای جنجالی برای فشار بر دولت و تیم سیاست خارجه در جهت انعطاف ذلیلانه در مقابل آمریکایی ها

 اما در مقابل این هیاهوهای رسانه ای نشریات و سایت های زنجیره ای جریان اصلاحات، عملکرد روحانی و تیم همراه وی نیز شامل نکاتی است که قابل توجه می نماید:

 - نطق مناسب آقای روحانی مبتنی بر نرمش قهرمانانه نه ذلیلانه

- عدم حضور شخص آقای روحانی در سالن مجمع در هنگام نطق رییس جمهور آمریکا

- عدم شرکت شخص آقای روحانی در ضیافت نهار بان کی مون (خصوصا که این فرض متصور بود بان کی مون بخواهد شرایطی برای رویارویی ریییس جمهور ایران و آمریکا فراهم آورد)

- شکل استقبال و نحوه نشستن  رییس جمهور در ملاقات های مختلف با مسولین عالی رتبه ی کشورهای دیگر

- رد رسمی درخواست کاخ سفید برای ملاقات اوباما با روحانی

 با مقایسه ی اجمالی مجموعه نکات دو قسمت فوق می توان دریافت که آقای روحانی تا کنون آب پاکی را بر روی اوهامات رسانه های زنجیره ای اصلاحات ریخته است.

 نکته ی پایانی این که برقراری رابطه با آمریکا ذاتا مشکلی ندارد، بلکه رفتارهای سلطه جویانه و غیر منطقی آمریکایی ها  مصلحت را بر آن کرده است که  برقراری رابطه با آمریکا سودی برای جمهوری اسلامی حاصل نمی کند. زمان و شکل رابطه با آمریکا، وقتی است که ناخدای باخدای کشتی انقلاب آن را مناسب بدانند و قطعا آن زمان نه از سر ذلت و خواری بلکه از سر اقتدار و عظمت است که ایران به پای میز مذاکره خواهد رفت.