به نام او

وقتی در سینما صلوات می فرستند!!!

در این چند سالی که سینما می روم و به تماشای فیلم ها می نشینم ، هر چند با وسواس تقریبا زیاد فیلم ها را انتخاب می کنم و سعی می کنم قبل از دیدن فیلم چند نقد در مورد آن را بخوانم، تا به حال با این اتفاق رو به رو نشده بودم.

منظورم از وسواس این است که هر فیلمی را نمی روم. سعی می کنم فیلمی را انتخاب کنم که ارزش داشته باشد پول برایش داد. نه بخاطر پولش بلکه بخاطر اینکه فردا روزی نگویند شده است فیلم پرفروش!!!

شده است که یک فیلم خوب را تا سه بار  در سینما دیده ام ولی حاضر نشده ام برای دیدن این فیلم های زرد به سینما بروم.

این همه رو گفتم که بگویم با این همه وسواس در انتخاب فیلم، وقتی در سالن می نشینم برای تماشای فیلم، اختلاف فرهنگی زیادی را بین تماشاگر ها احساس می کنم. حتما شما هم احساس کرده اید  که در این میان قشر مذهبی جامعه حضور خیلی کم رنگتری در سالن های سینما دارد. این که چرا مذهبی ها کمتر به سینما می آیند نیاز به تحلیل و بررسی دارد؛ آن هم بصورت ریشه ای در افکار و عقاید آنها!

ولی یک دلیل خیلی آشکار این که کیفیت فیلم ها و محتوای فیلم ها با عقاید و افکار قشر مذهبی و سنتی که قشری عظیم والبته خاموش است و حضور آنها را در ایام عزاداری ها و اعیاد می توان مشاهده کرد همخوان نیست.

از سویی معدود  فیلم های با محتوای مناسب برای خانواده های مذهبی با تبلیغات مناسبی ارائه نمی شود.

اما این همه را نوشتم که بگویم این بار که برای دیدن فیلم به کبودی یاس به کارگردانی جواد اردکانی به سینما رفته بودیم در انتهای فیلم که شهید برونسی به شهادت رسید و و تیتراژ فیلم با تقدیم آن به روح مطهر شهید برونسی خاتمه پیدا کرد. صدایی در سالن بلند شد که شادی روح شهدا صلوات و همه جمع صلوات فرستادند!

اللهم صل علی محمد و آل محمد

شهید برونسی

اما چند نکته در مورد به کبودی یاس

فیلم ساده و بی غل و غش بود. بازیگر معروف نداشت. سادگی زندگی شهید برونسی دلچسب بود و نوع برخوردش با دیگران به دل می نشست.

ولی فیلم خیلی بهتر از این می توانست در بیاید. اگر کتاب خاک ها ی نرم کوشک را خوانده باشید جای خیلی از داستان ها را در فیلم خالی می بینید.

کیفیت صدای فیلم خیلی بد بود جدای از اینکه لهجه همه بازیگران مشهدی بود و البته خیلی غلیظ!

به قول یکی از دوستان، ما مشهدی ها خیلی از دیالوگ ها را با زحمت متوجه می شدیم ، برای تهرانی ها که باید زیر نویس بزارن!

با تمام ضعف هایی که این فیلم دارد در این هیاهوی سینمای مبتذل و بی محتوای همین چند فیلم را باید روی سر گذاشت و خدا را شکر کرد.

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پ.ن.۱: فرصتی پیش آمد در جلسه نقد فیلم عصر روز دهم به کارگردانی آقای راعی شرکت کردم. فیلم خوبی بود. مخصوصا صحنه های بین الحرمین فیلم. بعد فیلم هم بحث خوبی بین آقای منوچهر محمدی تهیه کننده آن به خاطر فیلم مارمولک با اقایون روحانی جمع پیش امد که جالب بود. البته این را بگم جلسه مربوط به روحانیون بود، ما پا تو کفش آنها کرده بودیم.

این فیلم قرار بود توسط آقا رسول ساخته بشه، که رفتنی شد. خدا رحمتش کنه.

پ.ن.۲: این مطلب هم جالب است. نظر عرب ها در مورد ایران: http://talabeh3.persianblog.ir/post/105/