برای غریب مدینه

 

و مرد امروز راحت شد

کوچه های شهر پر بود از خاطره های تلخ.

در همین شهر سلام پدر بی جواب ماند و در همین شهر و در پیش چشمش مادر به زمین خورد.

.

.

و مرد راحت شد.

موقع رفتن استقبالش کردند ولی با تیر!

راحت شد از دست این نامردمان.

 

بقيع6

 

------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت : مطلب جدید حسین قدیانی خیلی به دلم نشست. سران فتنه هواهای نفسانی من و شماست. از دستش ندهید: اینجا