برای غریب مدینه
برای غریب مدینه
و مرد امروز راحت شد
کوچه های شهر پر بود از خاطره های تلخ.
در همین شهر سلام پدر بی جواب ماند و در همین شهر و در پیش چشمش مادر به زمین خورد.
.
.
و مرد راحت شد.
موقع رفتن استقبالش کردند ولی با تیر!
راحت شد از دست این نامردمان.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت : مطلب جدید حسین قدیانی خیلی به دلم نشست. سران فتنه هواهای نفسانی من و شماست. از دستش ندهید: اینجا
+ نوشته شده در شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۸۸ ساعت 21:3 توسط محمد حسین زاده
|