در حاشیه فیسبوکی شدن دولت مردان
دولت مجازی و مشکلات حقیقی
در حاشیه فیسبوکی شدن دولت مردان
۱- پیرمردی است آفتاب سوخته و با چین و چروک بر صورت، کفش واکس می زند. برای رسیدن به محل کار، باید از جلوی بساط واکسش بگذرم. هر از چندگاهی هم با بهانه یا بی بهانه، کفش هایم را به دست پیرمرد می سپارم تا واکس بزند. آنچنان با دقت و وسواس کارش را انجام می دهد که محو تماشای کارش می شوم. می گوید لقمه باید حلال باشد، نباید برم گدایی. می نالید که قیمت واکس گران شده است و او نمی تواند دستمزدش را بالا ببرد. ولی امید وار بود به خدایش که روزی رسان بوده و هست. می گفت تا ظهر بیشتر کار نمی کند، صلاه ظهر، نماز را در مسجد محل می خواند به منزل می رود که همسرش تنهاست.
۲- این روزها تب و تاب عضویت یکی یکی اعضای کابینه در فیس بوک و توییتر در رسانه های وطنی و غیر وطنی سر و صدایی به پا کرده است. حضور دولت مردان در فیس بوک، اگر با هدف تسهیل ارتباط با مخاطبان باشد، امری پسندیده است، اما این حُسن، زمانی قابل اعتناست که زیان های آن بررسی و رفع شده باشد. اولین نقص عضویت دولتمردان در فیس بوک، فیلتر بودن آن است. اگر فردی قبل از فیلتر شدن فیس بوک، تشکیل صفحه داده است و با فیلتر شدن آن رابطه اش با سایت قطع شده است، بر وی نقصی نیست، ولی اگر مجریان ارشد قانون، یعنی وزرای کابینه، فیلتر جمهوری اسلامی را دور می زنند و این روزها تشکیل صفحه می دهند، دیگر نباید از دور زدن قانون توسط زیردستانشان در آینده گله ای بکنند که خود امروز چنین کرده اند.
۳- اگر هدف دولتمردان اعتدال، ارتباط با مردم است در شبکه های اجتماعی، چه اصراری است که شبکه ای انتخاب شود که فیلتر شده است؟ مگر گوگل پلاس این امکان را فراهم نمی کرده است و یا مگر شبکه های اجتماعی ایرانی وجود ندارند؟ اصرار دولت مردان اعتدال برای قانون شکنی چه هدفی را دنبال می کند؟ دولت نمی توانست دستور رفع فیلتر فیس بوک را می داد و بعد اعضای کابینه در آن عضو می شدند؟ آیا این کار شأن مجری قانون را بیشتر حفظ نمی کرد؟
۴- حضور در فضای مجازی آداب و رسومی دارد، خصوصا فردی که داری شخصیت حقوقی است و با عنوان شناخته می شود اصولی را باید رعایت کند. امروز در کشورمان کمتر شرکت و موسسه ی بزرگی است که مدیران آن برای استفاده از پست الکترونیکی، از شرکت های یاهو و گوگل خدمت دریافت می کنند و بلکه با عنوان حقیقی خود برای موسسه و ارگان شان ایمیل اختصاصی تعریف کرده و از آن در تعاملات دنیای مجازی بهره می برند. آشنا نبودن شخصیت های حقوقی با اصول مقدماتی دنیای مجازی سبب می شود که افرادی مانند سخنگوی وزارت خارجه، جی میل خود را به رسانه ها به عنوان کانال ارتباطی معرفی کنند. اعلام همچین آدرس پست الکترونیکی علاوه بر پایین آوردن جایگاه و شاءنیت مقام های حقوقی در دولت، راه را برای دست درازی سرویس های جاسوسی به تعاملات مسئولین نظام هموار می کند.
۵- این روزها که دولتمردان دولت اعتدال، فیس بوکی شده اند یاد پیرمرد واکسی افتاده ام. پیرمردی که عزت اش اجازه نمی دهد دست گدایی دراز کند و در این سن و سال به جای استراحت و آرامش باید پی درآمدی باشد برای امرار معاش اش. اگر هدف دولت مردان ارتباط با مردم است بدانند پیرمردی که شرحش رفت، نه عضو فیس بوک است و نه هیچ شبکه ی اجتماعی دیگر. امثال او کم نیستند در میان این هفتاد و چند میلیون.
برای ارتباط با امثال او، باید خاکی باشید، نباید از نشست و برخاست با ایشان شرمتان بیاید. قبول بفرمایید که از نشستن پشت سیستم کامپیوتری و یا مطلب گذاشتن در صفحه فیس بوک توسط تلفن همراه تان کار مملکت به صلاح نمی رسد. اگر مشکلات را با پوست و استخوانتان لمس نکنید آن زمان درد محرومان را حس نخواهید کرد. نکند مشکلات حقیقی ملت، در مجازی شدن دولت، گم شود.
۶- آقای ظریف، وزیر خارجه در پیام های رد و بدلی خود با دختر نانسی پلوسی در تویتر گفته بود فردی که هولوکاست را انکار می کرد رفته است. نکند تا مدتی دیگر در اعتراض به حضور مجازی دولت مردان به جای حضور حقیقی در میان مردم چنین بگویند: مردی که میان مردم نشست و برخاست می کرد، رفته است .