بسمه تعالی

تاملی در رابطه ما با آژانس و گروه 5+1

پس کلاهت کو؟

1- شنیده اید که می گویند شیر سلطان جنگل است. یک روز این سلطان جنگل در حال بازدید از قلمرو خود بود که خرگوشی را دید. دستور داد خرگوش را به پیشش آوردند. جناب شیر خطاب به خرگوش گفت اینجا چه می کنی و با اجازه چه کسی در قلمرو ما زندگی می کنی؟ خرگوش به هزار و یک دلیل اثبات کرد که من جای زندگی ام در جنگل است ولی شیر خطاب به خرگوش گفت که کلاهت کجاست؟ خرگوش که مانده بود چه بگوید گفت که به جد و اجدادت قسم که من کلاهی نداشته ام که بگویم کجاست. شیر به خرگوش گفت پس اگر نمی خواهی که من بخورمت باید الساعه برایم هویج بیاوری. خرگوش سریع هویج آورد، شیر گفت که چرا نارنجی است، خرگوش سبزش را آورد، شیر گفت چرا کوچک است، خرگوش بزرگش را آورد، شیر گفت ...، خرگوش ... آورد. خلاصه هر چه شیر می گفت ، خرگوش می گفت چشم و می اورد ، وقتی شیر دیگر بهانه ای نداشت با عصبانیت خطاب به خرگوش گفت پس کلاهت کو ؟

2- ماجرا این است که  از سال 82 ما را متهم میکردند که در مسئله هسته ای پنهان کاری کرده اید و دم به ساعت تهدید و بیانیه از شورای حکام و شورای امنیت  برایمان صادر می کردند. مسئولین آن دوره هم به اسم اعتماد سازی هر چه آقا شیره می گفت ، از ترسش گوش می کرند و پای هر بیانیه ای را امضا می کردند. اما امروز که ایران 18 ماه جلوتر بر اساس همان قانونی که جناب شیر و کفتار ها و گرگ های اطرافش تنظیم کرده اند ، ساخت سایت فردو را به آژانس اعلام کرده است، باز بیانیه می دهند که چرا می سازید! حالا کار به این نداریم که بر اساس همان قانون خودشان، باید به کشورهای متقاضی انرژی هسته ای صلح امیز در ساخت تاسیسات کمک کنند.

3- جان کلام این است که قانون جهان، قانون جنگل است، هر کس با روسای این جنگل باشد در امن و امان است. بمب هسته ای هم داشته باشی ولی چون اسراییل هستی و هم پیمان آمریکا خلاف قانون نیست ولی اگر دانشمند هسته ای در ایران، آب هم بخواهد بخورد چون  کمک به ساخت بمب اتم است  محکوم است و مصداق تروریسم و بعدش بیانیه هاست که ردیف می شود.

عربستان با حکومت سلطنتی دیکتاتوری و با خفقان شدید با اسراییل برای نابودی حماس جلسه می گذارند، 22 روز غزه به خاک و خون کشیده می شود و 5 کشور شورای امنیت به اسراییل اطمینان خاطر داده اند که ما حق وتو داریم و نمی گذاریم کسی بگوید که بالای چشمت ابروست  وآنوقت حماس محکوم می شود و به جای وهابیون عربستان با سابقه کشتار حجاج در مکه و حمایت از حمله به غزه و کشتار شیعیان یمن،  ایران می شود ناقض حقوق بشر و حامی تروریست ها.

ماجرا این است که یا باید قوائد دهکده (جنگل) جهانی را بپذیریم و بشویم مثل همین  حاکمان کشورهای عربی خلیج که سرشان در خور و خواب و شهوتشان گرم است و یا راه امام را در پیش بگیریم و نظم ظالمانه جهانی را قبول نکنیم و آن را بر هم بزنیم و طرحی نو براندازیم.

4- امام چون حکم ارتداد و اعدام انقلابی سلمان رشدی را داد ، ترسوها گفتند که خلاف مصلحت است و به خودی خود، کشور به خاطر اعدام قاتلین و اشرار به نقض حقوق بشر محکوم است ، حال با حکم  اعدام سلمان رشدی که دیگر ما را با خاک یکسان خواهند کرد!

5- اقدام مجلس و دولت در جواب قطعنامه اخیر ، جوابی قاطع و صریح و روشن برای غرب بود. آشفتگی غرب در اظهار نظرهای متناقض مسئولان غربی از پاسخ ایران مشخص است.

6-  مردم ایران در طول تاریخ در عین حالی که صلح طلب بودند، عزت طلب هم بودند و برای همین است که بعد از گذشت سالها از قرارداد ترکمنچای و گلستان ، هر ایرانی آزادی خواهی اظهار شرم و تنفری از حاکمان بزدل قاجار می کند.

7-  دشمن، دشمن است و آمریکا ، روسیه ، انگلیس ،فرانسه و چین  هم ندارد، هر کشوری که استقلال ما را و عزت ما را به رسمیت شناخت برای ما هم عزیز است و هر کشوری که دشمنی کند باید با او دشمنی کرد. به کسی که چنگ و دندان نشان میدهد که تو را بدرد، لبخند زدن احمقانه است.

5-  درست است که در جنگل زندگی میکنیم ، ولی آنکه نام شیر بر خود نهاده، به حبابی می ماند  که به قول رهبر شجاع حزب الله لبنان و تصریح قران، خانه شان  از تار عنکبوت  هم سست تر است که آنها هنوز در حماس و حزب الله در مانده اند چه برسد به ایران که اگر درصدی احتمال توفیق میدادند لحظه ای در حمله به ایران دریغ نمی کردند که در عراق و افغانستان این چنین کردند.

 

پی نوشت ۱: حکایت اول مطلب برای دوستان دانشگاه صنعتی تکراریست چون در دوران اصلاحات از آن زیاد استفاده می کردیم