سفری غریب به دیاري آشنا
سفری غریب به دیاري آشنا
زمان و مکان در نگاه دینی دارای ارزش و امتیاز است؛ برای همین توصیه شده است به دعا در بازه زمانی سحرگاه و یا در موقعیت مکانی حرم اباعبدالله(ع). استفاده از چنین فرصت و موقعیته های گرانقدری است که می تواند نقاط عطفی در زندگی هر انسان مسلمان باشد و باید برای استفاده از آنها برنامه ریزی کرد.
سفر حج و عمره یکی از همین
موقعیت های بی نظیر است که تجربه ی آن برای هر فردی شاید پیش نیاید. اگر فکر کنی
نزدیک به یک میلیارد و نیم مسلمان در سرتاسر جهان در آرزوی طواف بر گرد قبله ای هستند
که پنج وعده در شبانه روز به سمتش نماز اقامه می کنند، و تو در این میان برگزیده
شدی که آنجا باشی و دور آن خانه ی الهی بگردی، شکلی دیگر و به سیاق دیگری به سفری
که در آن هستی می اندیشی!
به حج می توان از زوایای مختلف
نگریست و سخن گفت، در اینجا بیشتر می خواهم به فرصت هایی که از دست رفتند اشاره
کنم. نگاهی انتقادی به سفر عمره دانشجویی و در نگاهی کلان تر به عمره که در درجه اول به زائرین بر می گردد و
بعد هم ناظر به عملکرد نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه ها می شود و بعد سازمان حج
زیارت.
فلسفه حج یا احکام حج
کاروان های عمره دانشجویی
بارزترین مزیتش بر دیگر کاروان ها، جوان بودن زائرین اش است؛ جوانانی بین 19 سال
تا نهایت 30 سال. سنی که می تواند به راحتی معارف دینی را از دریچه فکر و تدبر با
روح و جان اش اجین کند. اما متاسفانه بیشتر وقت جلسه های جمعی کاروان ها را، مباحث
احکام طواف و سعی صفا و مروه می گیرد تا فلسفه حج! و همین امر باعث بروز بسیاری از
مشکلاتی می شود که در ادامه به ذکر مصادیقی بیان می کنم.
به عبارتی دیگر اگر فردی فلسفه
ی حج را درک نکند، آنگاه در همان اجرای مباحث احکام هم به مشکل بر می خورد. اگر
بدانی چرا باید به گرد یک خانه ی چهارگوش بچرخی، آنگاه احکام طواف هم برای تو
اهمیت ویژه ای پیدا می کند و اگر بدانی چرا باید لباس های روزمره ی زندگی ات را
باید از تن برکنی و دو تکه حوله سفید ببندی که محرم شوی دیگر خود به خود به احکام
آن هم پایبندی پیدا می کنی!
مشکل اصلی این است که بیشتر
زائرین نمی دانند به چه سفری آمده اند! در کنار کعبه و در لباس سفید احرام است که
می فهمی دیگر نه شغل تو اینجا اهمیتی دارد و نه ملیتت و نه مقام و منصبت! تو اینجا
مانند پیرمرد سیاه چهره ی آفریقایی و یا جوان مالزیایی یا آن مرد و زن میانسال
ترکیه و یا جوان تازه مسلمان اروپایی، همه و همه فقط و فقط اینجا یک کسوت دارید و
آن همه بندگی صاحب آن خانه است، و او خواسته است که تو در کنار دیگرانی که نمی
شناسی قدم به قدم بر گرد خانه اش بچرخی!
تو داری در بین خواهران و
برادران دینی ات طواف می کنی، راه رسیدن تو به او از میان همان هایی می گذرد که
نمی شناسی، یا بهتر بگویم همه باید به هم برویم، قرار نیست فقط من به مقصد برسم،
باید با هم بود. اگر قرار بر عبادت فردی بود که از همان خانه ی خود در چندین هزار
کیلومتر آن طرف تر هم می شد خدایی را که در قالب زمان و مکان نمی گنجد صدا زد، ولی
او خود خواسته است که به خانه اش برویم و کنار هم جمع بشویم.
حال وقتی زائری درک نکند فلسفه
ی این برادری را! می بینی در کنار کعبه هم مباحث برتری فارس بر عرب را مطرح می
کند! همان حرف 1400 پیش عرب جاهلی را نسبت به عجم! یا نسبت به تنه ی ناخواسته ای
که در هنگام طواف از زائری دیگر می خورد از کوره در می رود. یا برای بوسیدن
حجرالاسود حاضر است چندین زائر دیگر را آزار و اذیت برساند تا عملی مستحبی را به
قیمت ارتکاب فعلی حرام انجام دهد.
نظاره چنین مصادیقی سخت ناراحت کننده است. حیف است که
زائری که برایش آن همه مراتب و جایگاه نوشته اند اعمال خود را این چنین به هدر دهد.
از نگاهی دیگر چرخیدن به گرد
کعبه تمثیلی است برای تمام زندگی. در طواف فقط چرخیدن جزو عمل است و دعاها و ذکر
ها مستحب است؛ یعنی کعبه، خدای کعبه در تمام طول زندگی من مسلمان محور است، یعنی
تمامی رفتارهای یک مسلمان باید رنگی الهی داشته باشد. حال چقدر از رفتارهای زائرین
در خود سفر این چنین است تا برسد به بعد از سفر.
از نوع برخورد با راننده های
اتوبوس های مکه مدینه که عموما مسلمانان آفریقایی بودند تا کارکنان و مستخدمان هتل
که مسلمانان بنگلادشی بودند، که عموما انسانی سخت کوش و صاف وساده ای بودند ولی
بعضی برخورد های زائرین با آنها بر خلاف سنت پیامبر و برادری اسلامی بود.
بازارگردی نتیجه عدم
برنامه ی مناسب
از زبان دوستان بسیاری شنیده ام
که زائرین ایرانی در پشت درب مغازه هایی می ایستند که صاحبان آن برای اقامه نماز
عصر یا عشا درب هایشان را بسته اند. حتی اگر اصل خرید را قبول کنیم چنین شکل خریدی
قابل قبول نیست چه برسد که در اصل خرید از عربستان هم تشکیک وجود دارد.
حرکت خودجوش بعضی از اعضای
کاروان فعالین سیاسی و فرهنگی دانشجویی در نشر رهنمودهای رهبر انقلاب در جمع
متولیان حج مبنی بر عدم خرید اجناس کشورهای خارجی و سوغاتی دادن تولیدات داخلی، در
بین اعضای کاروان هر چند کمی دیر بود و عده ای خرید کرده بودند ولی تاثیر بسیاری
داشت. نکته ای که در دیگر کاروان های دانشجویی و عادی نمی شود. نکته ی جالب آنکه
چند مغازه ای که شیعیان در کنار مسجد شیعیان مدینه داشتند، توسط آل سعود تعطیل شده
بود و سود خرید زائرین ایرانی به نفع وهابیون و کشورهای سازنده ی محصولات که عموما
چین هست، می رود!
عدم ارتباط با دیگر زائران
مدینه و مکه فرصتی بی نظیر را
فراهم می آورد که با زائران دیگر کشورها به گفتگو بپردازی و اثر بپذیری و اثر
بگذاری. رو به روی ضریح پیامبری یکی از شیعیان پاراچنار پاکستان دستم را گرفت و با
اشاره به جانماز و کتاب دعایی که از بعثه گرفته بودیم گفت که از کجا می تواند تهیه
کند؟! نیازی که مانند او تمامی شیعیانی که از سرتاسر جهان به حج می آیند دارند و
فراتر از آن معارفی که در ادعیه ما چون کمیل و صحیفه سجادیه نهفته است برای تمامی
مسلمانان جذاب است و جز فرقه ی خود ساخته ی وهابیت، همه از آن استقبال می کنند.
عدم آمادگی کاروان، یا بهتر
بگویم عدم برنامه داشتن برای ارتباط گیری با زائران دیگر این فرصت را از بین می
برد. کمترین مزیت این ارتباط در این است که می توان فضای ذهنی دیگر مسلمانان جهان
را نسبت به کشورمان کشف کرد و نقط قوت و ضعف جمهوری اسلامی در فضای بین الملل را
احساس کرد.
بر همین است که کاروان های ایرانی، مخصوصا دانشجویی به دلیل جوان بودن اش از قابلیت بسیار بالایی در جلب توجه ی دیگر کشورها داراست، هر چقدر نظم و برنامه ریزی بهتر، اخلاق و فرهنگ نبوی، علوی و فاطمی بیشتری از خود نشان دهد با توجه به فضای عموما مثبت زائرین کشورهای دیگر به ایران می توان به الگویی برای دیگران مبدل می شود. و این آغاز اثرگذاری است.
برنامه ریزی وهابیت برای
القای شبهه و بی برنامه گی ما
صبح مدینه یعنی فرصتی کوتاه
برای زیارت ائمه بقیع. غربتی عجیب دل و جان زائران را فرا می گیرد. از سوی مدینه
با دلت آشناست و از سویی بقیع غربتش سنگین و جانکاه.
بعد از نماز صبح که درب بقیع
باز می شود برای کمتر از سه ساعت، تقریبا تمام زائرین ایرانی می آیند برای زیارت.
ولی قدم به قدم، مامورین وهابی ایستاده اند که به زبان فارسی به تمسخر و ایجاد
شبهه می پردازند.
تقریبا مامورین وهابی در تمامی مکان های زیارتی با پخش کتاب ها و جزوات و سی دی هایی به زبان فارسی با نشر و تبلیغ اعتقادات ضاله وهابیت به شبهه پراکنی نسبت به اعتقادات شیعه می پردازند. سخت تر آنکه همان ها را به زبان های دیگر هم در بین زائران دیگر کشورها هم پخش می کنند. کتاب های با ترجمه فارسی، روس، فرانسه، ترکی و ... در مسجد النبی یکی از دیگر حربه های وهابیت برای تبلیغ اعتقاداتشان بود.
متاسفانه زائرین چه قبل از سفر
و چه بعد از سفر نسبت به این شبهات پاسخ های علمی و مناسبی دریافت نمی کنند و
برنامه ی منظمی برای زائران در این زمینه وجود ندارد.
در واقع باید گفت عمره فرصتی است کلیدی برای رشد معنوی فرد و تولدی دوباره، موقعیتی است بی نظیر برای ایجاد وحدت اسلامی و تبلیغ بیداری اسلامی و صدور پیام انقلاب اسلامی.
نکاتی که ذکر شد قسمت هایی که
کمتر مورد توجه قرار گرفته است، در مقام انصاف باید گفت که فعالیت های مثبت زیادی
هم از سوی نهاد و هم از سوی بعثه و حج و زیارت در حال انجام است که شرح آنها مجالی
دیگر می طلبد.