راهیان و بغض انقلابی
بسم رب الحسین(ع)
راهیان و بغض انقلابی
- همیشه لبخند داشت ، لبخندی سلم لمن سالمکم، ولی دپشت لباسش نوشته بود می رویم تا انتقام سیلی مادر بگیریم، کینه داشت، بغض داشت، کینه ی انقلابی، بغض انقلابی، هر روز صبح می گفت حرب لمن حاربکم یا حسین(ع) .
- می خواند بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا، پشت لباسش هم نوشته بود مسافر کربلاست، و کربلایی شد!
- راهیان را هجرتی از خاک به افلاک، از من به او، و باید احرام ببندی برای زیارت فکه و منای هویزه، و در عرفات طلاییه و سه راهی شهادت انتخاب کنی راه خودت را!
- کربلا و عاشورا بزرگترین هجمه نرم شیعه است به تمام جهان کفر و الحاد، 1400 سال می گذرد و هر روز در مقابل تمام محدودیت ها و تحریف ها و فشار های مستبدین برای خاموش کردن آتش عشق حسین در دل شیعه، روز به روز این اتش افروخته تر می شود، و چزابه و دهلاویه چون بوی حسین می دهد کربلا شده است، و روضه ای را جز روضه گودال نتوان در گودی قتله گاه فکه خواند! در فکه بوی سیب می اید ، بوی بهشت خدا! و در طلاییه نوحه ی علمدار زمزمه ی لب زوار است.
- ستارگان کربلای 4و5 ، والفجر 8 و .... راه را نشان می دهند، راه عاشقی را، راه قربانی شدن را ، راه زندگی را!
- چه زیبا گفت شهید رجب بیگی، که می رویم تا خط امام بماند
ان شاالله عازم سفر راهیانیم، حلال کنید.